است، معلم و متعلم، معلم در سر کلاس مرید نمی خواهد؛ بسیاری از شما یا دانشجو و دانش آموز هستید، معلم و استادید، نه معلم به دانشجو و دانش آموز به چشم مرید نگاه میکند نه متعلم و استاد به چشم مراد نگاه میکند؛ رابطه ای که بین معلم و متعلم وجود دارد یک رابطه تعلیمی و آموزشی است. متعلم امروز آموزش میبیند تا خود معلم فردا باشد. رابطه یک رابطه یادگیری و انتقادی هم هست. دانشجو ممکن است در کلاس از استادش هم انتقاد بکند، کمااینکه در خود حوزه های دینی تا حدودی همین رابطه برقرار است؛ حتی امروز طلبه به آن استادی که درس مثلا خارج به او میدهد انتقاد میکند، جر و بحث میکند؛ شریعتی میگفت رابطه دین شناسان با مردم رابطه معلم و متعلم است نه رابطه مراد و مرید، نه رابطه مقلد و مقلد که مردم از او تقلید بکنند، مگر مردم میمونند که از او تقلید بکنند، رابطه معلم و متعلم؛ متعلم میفهمد و بعد عمل میکند و سعی میکند این فهمش را رشد بدهد تا روزی خودش از معلم بی نیاز بشود تا بتواند مستقیم مراجعه کند بفهمد و درک کند. رابطه روحانیت سنتی با عوام رابطه مراد و مریدی است. رابطه مراد و مریدی یعنی مراد همیشه مراد باشد و مرید هم همیشه مرید باشد؛ تا ابد این حلقه بر گردنش باشد. رابطه عالم با مردم یک رابطه انتقادی است، چون علم دارد به عنوان اینکه علم دارد ما سخن را گوش میدهیم، هر جا هم سخنی به نظرمان آمد ممکن است انتقاد و بحث کنیم.
پس از سلام و تشکر از توجه آقایان طلاب و دانشجویان محترم به مسائل اجتماعی و حوادثی که در کشور رخ میدهد. اینجانب متن سخنرانی آقای دکتر سیدهاشم آقاجری در همدان را خوانده ام. هدف ایشان نقل نظریات مرحوم دکتر شریعتی در سالگرد درگذشت ایشان بوده است.
البته در برخی از عبارات ایشان سوءتعبیرهائی وجود داشته که بسا به حساب مرحوم دکتر نیز گذاشته شود، و طبعا لازم است ایشان از تعبیرات سوء خویش عذرخواهی نماید.
ولی در سخنرانی ایشان اهانت به رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وجود ندارد تا چه رسد به سب آن بزرگواران.