صفحه ۵۸۳

به پیامبر خود با مقام عصمتی که داشت می‎فرماید: (و شاورهم فی الامر) (- ای پیامبر - در امور با آنان مشورت کن).

کلمه "امر" در اصطلاح قرآن و سنت بر امور اجتماعی - سیاسی عمومی اطلاق می‎شده است.

پیامبر(ص) نیز با مقام عصمتی که داشت در کارهای مهم اجتماعی با اصحاب خود مشورت می‎نمود و هیچ گاه مستبدانه عمل نمی کرد. ولایت مطلقه مخصوص خداوند بزرگی است که مالک و خالق همه چیزهاست.

(در قرآن می‎خوانیم): (ان الحکم الا لله) (سوره یوسف، آیه 67) (حاکمیت - بدون قید و شرط - مخصوص خداوند است)؛ و غیر خداوند حتی پیامبران و ائمه معصومین (ع) همگی موظف اند اوامر و احکام خدا را اجرا نمایند، و ولایت آنان فقط در محدوده اجرای احکام الهی است. خداوند در سوره مائده (آیه 49) خطاب به پیامبر خود می‎فرماید: (و ان احکم بینهم بما انزل الله و لا تتبع اهوائهم و احذرهم ان یفتنوک عن بعض ما انزل الله الیک) (- ای پیامبر - حکم و فرمانروائی تو بین مردم باید بر اساس آنچه خداوند نازل کرده است باشد، و از خواسته های آنان پیروی نکن و مواظب باش - مخالفین - تو را از اجرای بعض آنچه خدا بر تو نازل کرده است باز ندارند).

ولایت مطلقه فرد غیرمعصوم چه بسا موجب استبداد او در کارها شود، و ممکن است او را به دخالت و اعمال نظر در آنچه اهلش نیست وادارد، که قهرا زیانهای زیادی را برای مردم به دنبال خواهد داشت؛ و در قانون اساسی اول کلمه "مطلقه" نبود، در تجدیدنظر و بازبینی آن را اضافه نمودند.

محقق بزرگوار مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمدحسین اصفهانی (طاب ثراه) در حاشیه مکاسب (ص 214) می‎فرماید: "فقیه از آن جهت که فقیه است فقط در استنباط احکام شرعی اهل نظر است نه سایر اموری که مربوط است به اداره امور بلاد و حفظ مرزها و تدبیر شؤون دفاع و جهاد و امثال اینها؛ پس معنا ندارد که این گونه امور به فقیه از حیث فقاهت واگذار شود - بلکه باید هر کدام به اهلش واگذار گردد - و علت اینکه این گونه امور نیز - علاوه بر تبیین احکام الهی - به امام معصوم محول شده، این است

ناوبری کتاب