جواب: آنچه برای من اتفاق افتاد هیچ تأثیر منفی در روح من ایجاد نکرد، بلکه خدا را شکر کرده و میکنم که چنین مسؤولیت خطیر و سنگینی را از عهده من برداشت؛ پدرم (ره) نیز وقتی خبر فوق را شنید خداوند را حمد و شکر نمود. ولی برای اطلاع از بعضی علل و اسبابی که در پشت این حادثه وجود داشت میتوانید به کتاب "خاطرات" در سایت اینجانب، به ویژه فصل دهم آن تحت عنوان "غوغای برکناری" مراجعه نمائید.
[ دلیل نفی ولایت مطلقه فقیه ]
سؤال 2 - دلیل شما بر نفی ولایت مطلقه فقیه چیست ؟
جواب: نفی ولایت مطلقه فقیه دلیل نمی خواهد، زیرا اصل اولی اقتضا میکند هیچ کس بر دیگری هیچ گونه ولایتی نداشته باشد، اثبات چنین ولایتی دلیل قاطع میخواهد، و من دلیل قاطعی برای ولایت مطلقه فقیه از کتاب و سنت و عقل پیدا نکردم.
تفصیل این بحث در کتاب اینجانب "دراسات فی ولایة الفقیه" و نیز در دو جزوه موجود در سایت اینجانب به نام "ولایت فقیه و قانون اساسی" و "حکومت مردمی و قانون اساسی" ذکر شده است.
آری اصل وجود حکومت در جامعه امری است ضروری، و عقل و شرع شرایطی را در حاکم اسلامی و از جمله: فقاهت، عدالت، تدبیر و کاردانی معتبر میدانند، که در باب چهارم از جلد اول کتاب فوق مشروحا ذکر شده است. بدیهی است تحقق چنین حاکمیتی نیاز به بیعت و انتخاب مردم دارد، و بر مردم لازم است کسی را که واجد آن شرایط باشد انتخاب نمایند، همان گونه که فعلیت و تحقق خارجی حاکمیت پیامبر(ص) و حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیز با بیعت مردم عملی گردید. منتهی الامر تعیین مدت و زمان حاکمیت فرد غیرمعصوم و نیز حدود اختیارات او هم در ابتدا، و هم در ادامه، بستگی به بیعت و انتخاب و رضایت مردم دارد.
خداوند در توصیف مؤمنین در سوره شوری میفرماید: (و امرهم شوری بینهم) (امور آنان با مشورت بین خودشان انجام میشود)، و در سوره آل عمران در خطاب