صفحه ۵۷۵

[ تفکیک ناپذیری احکام عبادی و اجتماعی ]

3 - برخی از مسلمانان نماز نمی خوانند و احکام عبادی اسلام را دستور اسلام نمی دانند بلکه آنها را جزء احکام محدود با زمان و مکان خاصی می‎دانند که روبنای فرهنگی جامعه عربستان جاهلیت بوده است، ولی اصول انسانی مثل عدالت را که از اصول دین نیز هست قبول دارند و با ظلم مبارزه می‎کنند؛ آیا این افراد بر کسانی ارجح نیستند که مانند خوارج به احکام عبادی اسلام پایبند هستند ولی اصل دین را که عدالت است تعطیل کرده اند و در روی زمین ظلم می‎کنند؟ اگر خیر، دلیلتان چیست ؟ و اگر آری، پس آیا نمی توان گفت که آزادگی برتر از دینداری است ؟

جواب: هرچند اجرای قسط و عدالت یکی از اهداف اساسی ادیان الهی و بعثت انبیاء است چنانکه در سوره حدید از قرآن کریم می‎خوانیم: (لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط) ولی دین مقدس اسلام مجموعه ای است از سه عنصر:

1 - معارف و اصول اعتقادی

2 - اخلاق فردی و اجتماعی

3 - دستورات اجرائی و عملی در همه زمینه ها و از جمله مسائل عبادی که برای تربیت روح و روان انسان و ارتباط کامل او با خدا تشریع شده است.

هر فرد مسلمان باید به همه مسائل اسلامی معتقد و متعبد باشد و به آنها عمل نماید و "نؤمن ببعض و نکفر ببعض" نباشد.

عدالت اجتماعی برای تنظیم صحیح زندگی در این جهان است در صورتی که زندگی انسان محدود به این جهان نیست؛ انسان به مردن فانی نمی شود بلکه این جهان مقدمه و پلی است به سوی آن جهان ابدی.

و کمال او در عالم عقبی مرهون درجات ارتباط او با کمال مطلق خدای دو جهان است که در اینجا باید تحصیل گردد. و بهترین وسیله ارتباط با خدا عبادات به ویژه نماز است. و در قرآن کریم می‎خوانیم: (ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) دستورات عبادی هم دارای شکل است و هم دارای باطن و محتوا، هرچند ارزش واقعی برای محتواست. ما باید هم به شکل اهمیت دهیم و هم به محتوا، هرچند شکل مقدمه

ناوبری کتاب