صفحه ۵۵۴

کلمه "خاتم" در کلام عرب به معنای وسیله ختم است، و جمع محلی به الف و لام (النبیین) مفید عموم است، پس "خاتم النبیین" به معنای پایان همه انبیای الهی؛ و اینکه برخی مغلطه کاران "خاتم" را به زینت تفسیر کرده اند تفسیری است بی مبنا، زیرا در هیچ یک از کتب لغت "خاتم" به زینت تفسیر نشده است. و اگر به "انگشتر" خاتم می‎گویند بدین جهت است که در سابق افراد نام خویش را بر انگشتر خویش حک می‎نمودند و به جای مهر نامه ها را با آن ختم می‎نمودند.

ادیان الهی همچون کلاسهای درسی درجه بندی شده ای هستند که برحسب رشد علمی انسانها کامل تر می‎شوند؛ تا جائی که عقل جمعی انسانها به حدی از بلوغ و رشد برسد که بتواند با کوشش و اجتهاد مستمر برای هر موضوع و هر زمان و هر مکان و هر شرایطی برنامه مناسب با آن را بر اساس عقل کامل شده و مبانی تشریع موجود استخراج نماید، که در این صورت نیازی به پیامبر جدید و دین جدید نخواهد بود و طبعا دین موجود خاتم ادیان الهی و پیامبر آن خاتم پیامبران می‎باشد؛ پس در حقیقت دین مقدس اسلام کلاس نهائی سلسله ادیان الهی است.

در خطبه 198 نهج البلاغه راجع به اسلام می‎خوانیم: "ثم جعله لا انفصام لعروته، و لا فک لحلقته، و لا انهدام لاساسه، و لا زوال لدعائمه، و لا انقلاع لشجرته، و لا انقطاع لمدته، و لا عفاء لشرائعه".

ج 2 - جمع قرآن و تقسیم آن به سوره ها و آیه ها در زمان حیات پیامبر(ص) و به دستور خود آن حضرت انجام شد؛ آن حضرت علاوه بر ترغیب به حفظ قرآن و بیان فضائل و خواص برای سور و آیات آن، عده ای از افراد را به عنوان "کتاب وحی" مأمور به نوشتن قرآن کرده بودند، و هنگام نزول آیه جدید می‎فرمودند این آیه را در کجای فلان سوره قرار دهید. البته برخی از کلمات به ویژه در زمان عثمان به قرائتهای مختلفی قرائت می‎شد که عثمان برای جلوگیری از تشتت و پراکندگی قرائتهای غیرمشهور را کنار گذاشت و دستور داد قرآن برحسب قرائتهای مشهور نوشته شود، ولی اصل سوره بندی و آیه بندی قرآن در حیات خود پیامبر انجام شده بود.

ناوبری کتاب