عنوان برترین محصول عالم خلقت قرار داده است؛ و راهنمائی آنان منحصر در طرق معهود و متعارف نیست، و چه بسا آنان در حال غیبت و پنهانی از طرق غیرمتعارف و محسوس به راهنمائی انسانها و حل برخی مشکلات بپردازند، همان گونه که خضرنبی (ع) در حال اختفا برای حضرت موسی (ع) که یکی از انبیای الهی بود سمت معلمی داشت (قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشدا) (سوره کهف، آیه 66). در بسیاری از روایات وارد شده که مثل آن حضرت در زمان غیبت مثل خورشید در پس ابر است که با مخفی بودن آن از دید چشمها نور آن به زمین میرسد.
و در خطبه 150 نهج البلاغه در رابطه با آن حضرت میخوانیم: "الاو ان من ادرکها منا یسری فیها بسراج منیر، و یحذو فیها علی مثال الصالحین، لیحل فیها ربقا، و یعتق رقا، و یصدع شعبا، و یشعب صدعا فی سترة عن الناس لا یبصر القائف اثره و لو تابع نظره".
حضرت امیر(ع) راجع به ملاحم و حوادث آینده میفرمایند: "آگاه باشید آن کس از ما (اهل بیت) که آن ملاحم را دریابد با چراغی روشن گر در آن سیر میکند و بر روش صالحان رفتار میکند تا گره هائی را بگشاید، و اسیرانی را نجات دهد، و جمعیتهائی را پراکنده سازد، و پراکندگانی را گرد آورد در پنهانی از مردم آن چنان که پی جویان هرچند جستجو نمایند اثری از او نمی یابند".
علاوه بر اینکه امام در اثر قرب معنوی واسطه فیوض الهی است، هرچند تصرف تکوینی و تشریعی نداشته باشد. و به گفته خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجرید در رابطه با امام معصوم غائب: "وجوده لطف و تصرفه لطف آخر" و برحسب برخی اخبار وارده: "لو بقیت الارض بغیر امام لساخت" یا "لو ان الامام رفع من الارض ساعة لماجت باهلها کما یموج البحر باهله" (کافی 179/1).
و در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: "بکم فتح الله، و بکم یختم، و بکم ینزل الغیث، و بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه، و بکم ینفس الهم و یکشف الضر".
عدم آگاهی از فائده وجود امام در زمان غیبت دلیل بر بی فایده بودن او نیست. و اینکه امام در همه اعصار و شرائط باید ظاهر و آشکار و همچون امام حسین (ع) عمل نماید دلیل محکمی ندارد.