آیا احتمال دارد که این نواب برای مصلحت تشکیلات شیعه مبادرت به جعل خبر وجود مهدی را پنهان کرده باشند؟ آیا غیبت کبرای مهدی پس از فوت این چهار نواب، این فرضیه را تقویت نمی کند که مهدی ساخته و پرداخته آنها بوده و واقعیت نداشته است ؟ توجه شود که حسین بن منصور حلاج معتقد بود که مهدی فوت کرده است و ابوسهل نوبختی از بزرگان شیعه نیز معتقد بود که مهدی در دوران مخفی بودن فوت کرده است.
2 - با توجه به اینکه اجماع درباره صحت وجود امام زمان وجود ندارد و کوچکترین ادعایی درباره جعلی بودن مهدی و یا هر تحقیق انتقادی در این زمینه با تکفیر و یا ترور روبرو میشود (ترور کسروی) آیا میتوان به فرضیه ای که حیاتش مرهون ترور و خفقان بوده اعتماد کرد؟ اگر فرضیه مهدی کاذب نیست و فقها قادر به دفاع هستند چرا هر نوع نقد امام زمان را به بهانه توهین به مقدسات تکفیر میکنند؟ آیا شما این تکفیرها را قبول دارید؟
3 - آیا امام باید در هر خطری به سان امام حسین حضور داشته باشد یا خودش مخفی شود و امتش را در خطرات رها سازد؟ فرضیه غیبت امام زمان برای حفظ جانش چه تطبیقی با امامت پیش تازانه امام حسین دارد؟
4 - اصولا امام به معنای پیشوای زنده در هدایت امت است؛ امام زمان که نقش فعالی در حل مشکلات ندارد آیا اصولا میتوان او را امام نامید؟ آیا امامت مثل سلطنت یک پست و مقام موروثی است یا یک صلاحیت اکتسابی ؟
فرضیه خاتمیت اسلام:
1 - آیا حضرت محمد مشروط به زمان و مکان هستند یا ماوراء آن ؟ در صورت اول خاتم بودن حضرت محمد (احزاب، 40) به این مانند است که ایشان سرآمد پیامبران قبل از خود بوده اند نه پس از خود. در صورت دوم چگونه یک انسان میتواند ماوراء زمان و مکان باشد؟ استناد قرآنی این ادعا و اینکه بعد از ایشان پیامبری نخواهد آمد چیست ؟ توجه شود که قرآن ایشان را مثل سایر مردم با همان خصوصیات بشری میداند.
2 - اگر حضرت محمد ادعای جهانی و ابدی بودن پیام خود را داشتند چرا تلاشی برای تدوین قرآن و ممهورکردن آن برای جلوگیری از تحریفات احتمالی نکردند و این کار توسط حکومت جور عثمان انجام شد؟ آیا عثمان در تدوین قرآن مسائل انسانی را مد نظر داشت یا مصالح قدرت خود را؟