در قرآن کریم میخوانیم: (یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم) (حجرات، آیه 13) مردم ! ما شما را از یک مرد و یک زن خلق نمودیم و شما را شعبه ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید زیرا باارزشترین شما نزد خدا باتقواترین شما میباشد.
یعنی قبیله و قومیت معیار ارزش نیست، معیار ارزش نزد خدا تقوا است. نمی گویم حاکمیت مخصوص طبقه و قومیت خاصی باشد و دیگران محروم باشند؛ حکومت مربوط به همه ملت است و همه آنان حق رأی و انتخاب دارند. حاکمیتی که براساس انتخاب ملت و رضایت آنان نباشد ثبات و استقرار نخواهد داشت؛ و حتی حاکمیت رسول خدا(ص) نیز به وسیله بیعت با مردم استقرار یافت.
مقصود این است که انتخاب مقامها و پستها براساس صلاحیت و توانایی و عدالت و تقوا باشد نه تعصب های گروهی و قومی.
در اینجا به نحو اختصار به چند نکته اشاره میکنم:
1 - مقام و پست برای انسان کمال نیست بلکه مساوی با مسؤولیت است و هرچه مهم تر باشد مسؤولیت آن بیشتر است.
در نامه ششم از نهج البلاغه میخوانیم که مولا امیرالمؤمنین (ع) به اشعث بن قیس استاندار آذربایجان نوشتند: "ان عملک لیس لک بطعمة، ولکنه فی عنقک امانة" کار تو برای تو طعمه نیست بلکه بر گردنت امانت است. انسان عاقل معمولا از پذیرش مسؤولیت و امانت گریزان است مگر اینکه بتواند خدمتی انجام دهد و احساس وظیفه نماید، که در این صورت اگر خوب عمل کند نزد خدا مأجور خواهد بود.
2 - افراد ملت معمولا در تشخیص صلاحیت ها و توانایی ها اختلاف نظر دارند و طبعا پس از پرسشها و مشورتها بسا چند نفر مورد توجه میباشند.
پس در اینجا لازم است با انتخابات عمومی آزاد حائز اکثریت را مشخص نمایند و در این زمینه احزاب سیاسی مستقل آزاد پایدار - نه احزاب دولتی یا احزاب خلق الساعة موقت - هم در تشکیل دولت صالح و هم در نظارت بر آن نقش اساسی دارند و از بروز استبداد و خودکامگی جلوگیری مینمایند.
3 - نظر به اینکه مردم افغانستان مسلمانند و نسبت به موازین اسلامی تعهد