برخلاف ابوبکر و عمر لباس فاخر میپوشید؛ سخنان او از نظر فصاحت و بلاغت امتیاز و برجستگی خاصی نداشت؛ به نقلی او هنگامی که انتخاب شد خواست خطبه بخواند گفت: "الحمدلله" و نتوانست ادامه دهد فورا گفت: "انتم بامام فعال احوج من امام قوال" نیاز شما به پیشوای فعال بیش از پیشوای سخنور است.
او داماد رسول خدا(ص) بود و پس از وفات همسرش با یکی دیگر از دختران پیامبر ازدواج نمود و از این جهت به او "ذوالنورین" میگفتند.
او خود را پیرو رسول خدا و دو خلیفه پیش از خود و خواهان عدالت اجتماعی، آزادی و... معرفی مینمود چنانکه از خطبه منقول از او به دست میآید. (تاریخ طبری، ج 2، ص 693)
هرچند در عمل خلاف گفته های او به وقوع پیوست، و به لحاظ ضعف اراده و متأثر بودن از ناحیه دوستان و دولتمردان و مشاوران بی کفایت و مغرضی همچون ابوسفیان، مغیرة بن شعبه، مروان بن حکم، معاویة بن ابی سفیان، سعید بن عاص، عبدالله بن سعد بن ابی سرح، ولید بن عقبه، عبدالله بن عامر و امثال آنان که بعضا به اساس نبوت پیامبراکرم (ص) بی اعتقاد بودند و تحت شرائط غلبه و پیروزی اسلام به حسب ظاهر مسلمان شده بودند، بدترین شیوه حکومت و زمامداری را در آن زمان به وجود آورد.
او در حفظ بیت المال مسلمین بسیار سهل انگار بود. در یک روز از بیت المال دویست هزار درهم به ابوسفیان و چند هزار درهم به مروان بخشید؛ به حارث بن حکم داماد خود صدهزار درهم، و به حکم بن عاص سیصد هزار دینار بخشید. بسیاری از املاک عمومی مسلمانان را در اختیار بستگان خود قرار داد، چراگاههای عمومی را برای اطرافیان خود قرق کرد و به آنان اختصاص داد، خمس غنائم جنگ با آفریقا را به مروان بن حکم بخشید، ابوموسی اشعری اموال زیادی از بصره به مدینه فرستاد عثمان آنها را بین فرزندان خود تقسیم نمود. حکم بن عاص را مسؤول جمع آوری زکات از منطقه ای نمود و بعد همه زکات را به او بخشید.
نسبت به احکام اسلام نیز آشنائی کامل نداشت؛ در سفری نماز مسافر را تمام