3 - مورد حدود الهی گناهان خاصی است؛ و حکم سایر گناهان در صورت ثبوت، تعزیر است؛ و در تعزیرات دست قاضی باز است و در بسیاری از موارد باید به نصیحت و توبیخ و تهدید اکتفا کرد و یا به طور کلی عفو نمود.
البته تفصیل این مطالب در نامه مختصر نمی گنجد.
[ شمه ای از اقدامات ستمگرانه دادگاه غیرقانونی ویژه روحانیت ]
پرسش چهارم: نظر حضرتعالی راجع به دادگاه ویژه روحانیت و عملکرد آن چیست ؟ و برخورد آن با جنابعالی چگونه است ؟
جواب: در رابطه با قانونی نبودن دادگاه نامبرده و ضررها و خسارتهایی که از ناحیه آن به روحانیت و حوزه های علمیه وارد شده اینجانب سابقا مطالبی را نوشته ام و ادله قانونی نبودن و ضررهای آن را اجمالا بیان کرده ام که در کتاب "خاطرات" اینجانب (صفحه 738، و پیوست 222 صفحه 1461) و در فصل ششم از جزوه "حکومت مردمی و قانون اساسی" منتشر شده است. البته بحث اینجانب در رابطه با اصل این نهاد است نه اشخاص و متصدیان آن.
و اما برخوردهای آن با اینجانب چیزی نیست که مخفی باشد.
از سال 1368 به بعد به بهانه های گوناگون متعرض شاگردان و مرتبطین با اینجانب شده اند و بسیاری از آنان را به جهت ارتباط با من محاکمه و زندانی کرده اند؛ و ایادی آنها از هیچ تهمت و اهانتی نسبت به اینجانب دریغ نداشتند؛ و کاری کرده اند که هیچ نشریه ای جرأت نشر آثار و نوشته های مرا ندارد وگرنه مورد تعقیب قرار میگیرد.
و در بهمن 1371 با هجوم بیش از یک هزار نفر نیروی مجهز به وسائل تخریب به دفتر اینجانب و حسینیه شهداء حدود پنج ساعت منطقه را محاصره کردند و هرچه توانستند شکستند و اموال و وسائل زیادی را به غارت بردند. هرچند برخی از آنها را پس دادند ولی اکثر آنها را تاحال نداده اند.
و یک بار دیگر نیز به حسینیه شهداء حمله کردند و ابزار و وسائل را شکستند و رسما اعلام کردند که درس باید تعطیل شود.
و پس از سخنرانی در 13 رجب 1418 - که هدفی جز دفاع از حریم مرجعیت شیعه و روحانیت نداشتم - از ناحیه سپاه و اطلاعات جمعیت بسیاری از شهرستانهای