پس از اینکه در کشور قوانین و مقرراتی تصویب شد و کشور دارای قانون اساسی و قوه مقننه گشت، طبعا حاکم باید آن قوانین را رعایت نموده و حرمت قانون را حفظ نماید. و انتخاب او با لحاظ این قوانین است، و او باید مجری آنها باشد و هیچ گاه فراقانون نمی باشد. و چون از ناحیه ملت انتخاب شده در برابر آنان مسؤول است و باید پاسخگو باشد. و مدت انتخاب او نیز تابع نحوه انتخاب اوست. او با فرض وسعت منطقه و کار باید برای خود وزیرانی انتخاب نموده و هر قسمت را به متخصص و کارشناس آن قسمت محول نماید.
4 - حاکم باید در مسائل مهم با متخصصین و نخبگان جامعه مشورت نماید و تکروی نکند.
خداوند متعال در خطاب به پیامبراکرم (ص) - با اینکه آن حضرت عقل کل و معصوم از خطا بودند - فرموده است: (فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفرلهم و شاورهم فی الامر) (سوره آل عمران، آیه 159). در اثر رحمت خدا تو برای آنان نرمخو شده ای، و اگر خشن و تندخو بودی از کنارت پراکنده میشدند؛ پس آنان را ببخش و برای آنها استغفار نما و در کارها با آنان مشورت کن.
مقصود از کلمه "امر" کارهای اجتماعی عمومی است. بجاست به این نکته توجه شود که عفو و استغفار مربوط به خطاکاران است. آن حضرت با مردم نرمخو بودند و از طرف خدا مأمور بود که به جای طرد خطاکاران آنان را به حساب آورده و در امور اجتماعی عمومی با آنان نیز مشورت نماید. و همین است رمز پیروزی حاکمیت. و آن حضرت در این قبیل مسائل تکروی نمی کردند بلکه میفرمودند: "اشیروا علی" بر من اشراف داشته باشید و مرا راهنمایی کنید. کلمه "علی" در لغت عرب به معنای استعلاء و اشراف است.
و در خطبه 216 نهج البلاغه از کلام امیرالمؤمنین (ع) میخوانیم: "آن گونه که با زمامداران ستمگر سخن میگوئید با من سخن نگوئید، و آن گونه که در نزد حکام خشمگین و تند خود را جمع و جور میکنید در حضور من نباشید، و منافقانه و سازشکارانه با من رفتار نکنید، و گمان مبرید در مورد حقی که به من پیشنهاد میشود