صفحه ۵۰۰

اقتصادی، فرهنگی، جزایی، معاشرتها، حاکمیت، شرائط و وظائف حکام و روش حکومت آنان - رهنمود و دستور و برنامه دارد.

2 - هرچند مشروعیت حاکمیت یا فعلیت و استقرار آن وابسته به مردم و پذیرش و انتخاب آنان می‎باشد و حتی حاکمیت رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) نیز به وسیله بیعت با مردم تحقق یافت، ولی در کتاب و سنت نسبت به حاکم صالح لازم الاطاعة شرائطی ملحوظ و معتبر شده که عقل سالم نیز آنها را تأیید می‎نماید؛ و طبعا مردم معتقد به اسلام و متعهد نسبت به موازین اسلامی باید در حاکم منتخب این شرائط را احراز نمایند.

و برحسب استقصای اینجانب در حاکم منتخب هشت شرط معتبر است (مبانی فقهی حکومت اسلامی، جلد 2) که از جمله آنها علم و عدالت و حسن تدبیر است. و نام این نحو حاکمیت "مردم سالاری دینی" است. به حکم وجدان و عقل سالم، عالم بر جاهل، عادل بر غیر عادل، و مدیر و مدبر بر شخص بی تدبیر و بی تجربه مقدم است.

و در قرآن کریم می‎خوانیم: (هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون انما یتذکر اولوا الالباب) (سوره زمر، آیه 9) آیا دانایان و نادانان یکسانند؟ صاحبان عقل توجه دارند.

و باز می‎خوانیم: (افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لا یهدی الا ان یهدی فما لکم کیف تحکمون) (سوره یونس، آیه 35) آیا کسی که به سوی حق هدایت می‎کند سزاوار پیروی است یا کسی که خود هدایت نمی شود مگر اینکه او را هدایت نمایند، شما چگونه قضاوت می‎کنید؟!

و در نهج البلاغه می‎خوانیم: "ایها الناس ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامرالله فیه" (خطبه 173) ای مردم، تحقیقا سزاوارترین مردم به این امر (حاکمیت) تواناترین مردم نسبت به آن و داناترین آنان به فرمان و دستورات خدا در آن می‎باشد.

از این جمله به دست می‎آید که حاکم اسلامی باید داناترین مردم به دستورات خدا در رابطه با حاکمیت باشد و بر اساس آن دستورات حکومت کند. و بر چنین شخصی لفظ "فقیه" اطلاق می‎شود.

و مسأله مهم اعلمیت و تخصص اوست در مسائل مربوط به حاکمیت و اداره کشور؛ هرچند در سایر ابواب فقه اعلم نباشد.

ناوبری کتاب