مطابق فرموده حضرت مخالفان سیاسی حکومت که به اقدام مسلحانه روی نیاورده اند، میتوانند از صدا و سیما و تمام امکانات تحت اختیار دولت استفاده نمایند؛ بلکه احزاب و گروههای سیاسی مخالف میتوانند خودشان دارای امکانات مستقلی باشند، و روزنامه و شبکه های خصوصی صدا و سیما و نظایر آن را در اختیار داشته باشند.
جمله "و لانقاتلکم حتی تقاتلوا" به معنای دادن امنیت اجتماعی به آنان است تا زمانی که سلاح به دست نگیرند. همچنین از حدیث بالا آزادی بیان و مخالفت با حاکم در ملاعام به خوبی نمایان میشود؛ در حالی که حضرت - نه در آن حال و نه پس از آن - هیچ گونه تعرضی نسبت به آنان ننمود.
نهم: حق پرده پوشی بر عیوب مردم و برائت آنان؛ حاکمیت وظیفه دارد عیوب همه ملت اعم از موافق و مخالف را - که نمایان نیست - ظاهر نسازد، و آنان را از عیوب مبرا و بی گناه بداند. در نامه حضرت امیر(ع) به مالک میخوانیم: "فان فی الناس عیوبا، الوالی احق من سترها، فلا تکشفن عما غاب عنک منها، فانما علیک تطهیر ما ظهر لک، و الله یحکم علی ما غاب عنک، فاستر العورة ما استطعت..." (نهج البلاغه، نامه 53)
دهم: حق عفو و گذشت نسبت به لغزشها؛ این حق نسبت به موافق و مخالف سیاسی یکسان است. خدای متعال در خطاب به پیامبراکرم (ص) میفرماید: (خذ العفو وأمر بالعرف و اعرض عن الجاهلین.) (سوره اعراف، آیه 199) و نیز میفرماید: (و انک لعلی خلق عظیم) (سوره قلم، آیه 4)
و در جای دیگر میفرماید: (و لا تستوی الحسنة و لا السیئة ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوة کأنه ولی حمیم.) (سوره فصلت، آیه 34)
پیامبر(ص) مأموریت داشت که حتی با دشمنان خود - که محارب نبودند - به نیکی عمل نماید تا آنها در نهایت تبدیل به دوست شوند. همچنین در نامه حضرت امیر(ع) به مالک اشتر میخوانیم: "یفرط منهم الزلل، و تعرض لهم العلل، و یؤتی علی أیدیهم فی العمد و الخطاء؛ فأعطهم من عفوک و صفحک مثل الذی تحب ان یعطیک الله من عفوه و صفحه." (نهج البلاغه، نامه 53)