صفحه ۴۸۳

و آنان را در برابر خطرات و تهاجمات حفظ کند. این حق نیز نسبت به موافق و مخالف سیاسی عام و یکسان است.

پنجم: برخورد عادلانه و بدون تبعیض شخص حاکم در آنچه حق است با همه ملت و از جمله با مخالف سیاسی خود؛ یعنی حاکم دینی با مخالف سیاسی خود همان برخوردی را داشته باشد که با طرفداران و حامیان خود دارد. جمله فوق "لا أؤخر لکم حقا..." دلالت بر این حق نیز می‎کند؛ زیرا برخورد ناعادلانه و تبعیض آمیز در تأمین حق لازمه تأخیر اعطای حق یا منع صاحب حق از آن می‎باشد.

برخورد حضرت امیر(ع) با خوارج نسبت به قطع نکردن سهمیه آنان از بیت المال نیز دلیل دیگری برای حق فوق می‎باشد.

در نهج البلاغه آمده است: "سمعت رسول الله (ع) یقول فی غیر موطن: لن تقدس امة لایؤخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع." (نهج البلاغه، نامه 53) مفاد این روایت نسبت به موافق و مخالف سیاسی عام و یکسان است.

ششم: حفظ حیثیت و کرامت انسانی مخالفان سیاسی؛ در کتاب وسائل الشیعة آمده است: "حضرت امیر(ع) نسبت به خوارج پس از اینکه سلاح به دست گرفته و با آن حضرت جنگیدند، هیچ گاه به عنوان منافق یا مشرک یاد نمی کرد؛ بلکه می‎فرمود: اینان برادران ما هستند که بر ما یورش مسلحانه آورده اند." (وسائل الشیعه، ج 11، ص 62)

هنگامی که حضرت امیر(ع) حیثیت خوارج را مراعات می‎نمود و - با اینکه آنان اقدام مسلحانه کرده بودند - از آنان به عنوان "برادر" یاد می‎کردند، وضعیت مخالفان سیاسی غیر مسلح آن حضرت به طریق اولی روشن می‎شود.

در رابطه با لزوم حفظ آبرو و کرامت انسانها روایات زیادی از معصومین (ع) نقل شده است که می‎توان به کتاب دراسات (ج 2، ص 539 به بعد) مراجعه نمود.

هفتم: حق مصونیت جان، آبرو، مال و شغل مخالف سیاسی، همان گونه که گفته شد مطابق ادله امر به معروف و نهی از منکر و آیات دیگر، برخورد با فساد و منکر

ناوبری کتاب