جواب: بنابر نظریه تمرکز قدرت در یک نفر، ملاک مشروعیت حاکمیت دارا بودن همه شرایطی است که عقل و شرع آنها را لازم میداند؛ و عدم تخلف او از قوانین و مقررات عقلی و شرعی در اداره کشور. در کتاب دراسات علاوه بر هشت شرطی که برای شخص حاکم از طریق عقل و کتاب و سنت بیان شده بر انتخاب آزادانه او توسط مردم نیز تأکید شده است؛ زیرا حکومتی که مقبولیت عمومی نداشته باشد دوام و ثبات ندارد.
اما بنابر نظریه تفکیک قوا در حاکمیت دینی، ملاک مشروعیت هر یک از سه قوه نظام اسلامی دارابودن شرایطی است که هر قوه میطلبد؛ به علاوه پایبند بودن آن به وظایف قانونی ای که بر عهده آن گذاشته شده است.
[ ضوابط شرعی "عدالت اجتماعی" و معیارهای دینی "ظلم"]
پرسش 13: ضوابط شرعی "عدالت اجتماعی" و معیارهای دینی "ظلم" چیست ؟
جواب: "عدل" و "ظلم" دو مفهوم متقابل و متباین هستند. مفهوم عدالت در مورد خداوند با عدالت در مورد بشر متفاوت است. عدل الهی در دو منظر ارزیابی میشود:
1 - عدل در تکوین
2 - عدل در تشریع
عدل الهی در نظام تکوین به معنای داشتن حقی بر خداوند نیست، بلکه به این معناست که هر موجودی هر درجه از وجود و یا کمال وجود را که استحقاق و امکان آن را دارد دریافت میکند. موجودات در نظام هستی از نظر قابلیتها و امکان فیض گیری از مبدأ هستی با یکدیگر متفاوتند. ذات حق به هر موجودی آنچه را که برای او ممکن است و قابلیت آن را دارد از وجود و کمال وجود اعطا مینماید و امساک نمی کند. هیچ موجودی بر خدا حقی پیدا نمی کند که دادن آن حق، انجام وظیفه و ادای دین شمرده شود؛ زیرا موجودیت هر موجودی متقوم به حق تعالی است، و از خویش هویتی در برابر او ندارد. آنچه در خطبه 216 نهج البلاغه (عبده) در رابطه با "حق" آمده است: "... لایجری لاحد الا جری علیه، و لایجری علیه الا جری له؛ و لو کان لاحد ان یجری له و لایجری علیه، لکان ذلک خالصا لله سبحانه دون خلقه..." ظاهرا به همین معنا اشاره دارد.