ولی بحث در مورد اینکه مقصود از بغی، خروج از امام معصوم است یا مطلق امام عادل، به نظر میرسد بی فایده باشد. زیرا مفاد آیه بغی عام میباشد و شامل تمام مواردی است که جمعی از مؤمنین در برابر جمعی دیگر از آنان دست به قیام مسلحانه بزنند، و برای آن چهار مورد قابل تصور است:
الف - تجاوز عده ای از مؤمنین بر عده ای دیگر.
ب - تجاوز دولتی مسلمان بر دولت مسلمان دیگر.
ج - تجاوز عده ای از مؤمنین بر دولت اسلامی.
د - تجاوز دولت اسلامی بر عده ای از مؤمنین.
بنابراین خروج بر امام معصوم یا عادل فقط یکی از مصادیق بغی میباشد.
در این رابطه به چند نکته اشاره میشود:
1 - از آیه بغی به دلیل تعلیق حکم بر صفت "بغی" استفاده میشود که علت حکم همان بغی است به هر شکلی که باشد، هرچند به حسب ظاهر سلاح به کار نبرد ولی متکی به آن باشد؛ نظیر تجاوزی که یک حکومت هرچند مسلمان بر گروهی از ملت خود به اتکای قدرت نظامی انجام میدهد. اگر چنین یورشی برخلاف موازین قطعی عدل و حق انجام گیرد مصداق بغی خواهد بود.
2 - با توجه به قید عصمت یا عدالت در خروج بر امام، چنانچه بر حکومتی جائر و ظالم در برابر ظلم آن یورشی هرچند با سلاح انجام شود، بعید است حکم بغی جریان پیدا کند. این مطلب را - علاوه بر اینکه لازمه کلام تمام فقها میباشد که شرط عصمت یا عدالت در امام را مطرح کرده اند - شیخ طوسی (ره) در نهایة (ص 297) تصریح نموده است: "و من خرج علی امام جائر لم یجز قتالهم علی حال...".
در وسائل نیز از حضرت امیر(ع) نقل نموده که در مورد "حروریة" فرمودند: "... و ان خرجوا علی امام جائر فلاتقاتلوهم فان لهم فی ذلک مقالا." (وسائل الشیعه، ج 11، ص 60)
در این رابطه میتوان به مسأله شانزدهم از فصل ششم از باب پنجم کتاب "دراسات فی ولایة الفقیه" مراجعه نمود. (دراسات، ج 1، ص 580)
3 - از آیه بغی و نیز روایات مربوطه بیش از این فهمیده نمی شود که حکم باغی برخورد مسلحانه با اوست تا زمانی که از بغی دست بردارد و در عمل تسلیم موازین