و محاکمه نمود، چون در این گونه اتهامات محاکم و قضات منسوب به حاکمیت ذی نفع و طرف دعوا هستند - و از شرایط قاضی بی طرفی او نسبت به موضوع مورد محاکمه میباشد - آنان نمی توانند به قضاوت بپردازند. از این رو باید این قبیل اتهامات در یک دادگاه مرضی الطرفین، آن هم با حضور هیأت منصفه بی طرف خبره نسبت به مسائل سیاسی و معتمد و منتخب مردم رسیدگی شود.
[ بغی، نوعی خروج مسلحانه است ]
پرسش 5: مفاد شرعی موضوع و حکم "بغی" چیست ؟ آیا در شریعت مقدسه اسلام برای باغی حد شرعی یا تعزیر به تشخیص حاکم شرع پیش بینی شده است ؟
پرسش 6: مقومات تحقق موضوع بغی و شرایط عمل به "وظیفه مقاتله با بغات" چیست ؟
پرسش 7: آیا خروج مسلحانه علیه حاکمیت از مقومات شرعی بغی است ؟ یا هرگونه اقدام برای تغییر حاکمیت سیاسی ولو از طرق مسالمت آمیز بغی محسوب میشود؟
جواب: "بغی" در لغت به معنای طلب تواءم با خروج از حد اعتدال، برتری طلبی، تفوق جویی و ظلم و ستم ذکر شده است؛ ولی در اصطلاح قرآن به معنای تجاوز و برتری طلبی همراه با قدرت و درگیری مسلحانه آمده است. ریشه اصلی مسأله بغی از آیه 9 سوره حجرات اخذ شده است: (و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فأصلحوا بینهما فان بغت احدیهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفئ الی امرالله)
"بغی" در آیه فوق به درگیری مسلحانه بین دو طائفه از مؤمنین اطلاق شده، لذا جلوگیری از بغی نیز با قدرت سلاح پیش بینی شده است. شأن نزول آیه نیز قتال و درگیری بین دو طایفه (اوس و خزرج یا غیر آنها) بوده است.
علاوه بر این در تاریخ، سه جنگ جمل، صفین و نهروان را به عنوان مصادیق بارز بغی ذکر کرده اند؛ و "تقتله الفئة الباغیة" که در پیش گویی پیامبر(ص) در مورد عمار(ره) نقل شده به تجاوز نظامی معاویه در صفین اشاره دارد.
و اما در تعبیرات فقها "بغی" به خروج بر اطاعت امام معصوم یا امام عادل تفسیر شده، و در بعضی از تعبیرات لفظ "امام" به صورت مطلق آمده است؛ و در معنای "خروج" نیز بروز و قیام برای قتال و درگیری مسلحانه تصریح شده است.