مینشست و با دقت و متانت به سخنان آنان گوش فرا میداد، و آنگاه با منطق و استدلال شبهات آنان را پاسخ میگفت. در این زمینه نقل شده است: روزی مفضل که یکی از یاران خاص امام صادق (ع) بود در مسجد پیامبر(ص) مشغول نماز بود، در همین اثنا دو نفر از مادیون وارد مسجد و مشغول به صحبت شدند، به گونه ای که او صحبتهای آنان را میشنید. آنان در ضمن صحبتهای خود به مبحث نبوت و پیامبراسلام پرداختند و ادعا کردند که پیامبر فردی نابغه بوده و قصد ایجاد تحول در جامعه خود را داشته است و با اینکه خود مذهب را قبول نداشته، بهترین راه تحول را مذهب دانسته و از این طریق عمل نموده است ! مفضل از این سخنان به خشم آمد و با تندی با آنان برخورد کرد. آنان به مفضل گفتند: تو از چه کسی تبعیت میکنی ؟ اگر از جعفر بن محمد پیروی میکنی بدان که ما در حضور او این حرفها را میگوییم و حتی بر ضد خدا استدلال میکنیم ولی ایشان نه تنها عصبانی نمی شود بلکه به دقت گوش میدهد به گونه ای که ما گمان میکنیم او حرفهای ما را پذیرفته است؛ اما پس از آن با متانت پاسخ حرفهای ما را میدهد.
رشد و تعالی اسلام در همه زمانها وابسته به این است که همگان - حتی مخالفان - آزادانه اعتقادات خود را مطرح نمایند و بستر مباحث علمی در همه زمینه ها و برای همه اشخاص فراهم گردد و فکر و اندیشه تنها با منطق و استدلال پاسخ داده شود. و تجربه به خوبی نشان میدهد هرگاه این بستر در جامعه فراهم آمده است درنهایت اسلام نفع برده، و به عکس هرگاه حکومتها و یا افراد به رفتارهای قهرآمیز روآورده اند نتیجه منفی به دست آمده است.
و بالاخره معنای "محاربه" در پاسخ پرسش اول و معنای "افساد فی الارض" در پاسخ پرسش دوم بیان شد. لازم است برای انطباق این دو عنوان بر مصادیق به آن دو پاسخ مراجعه شود.
پرسش 4: آیا حد شرعی "محاربه و افساد" حوزه سیاسی را هم شامل میشود؟ یعنی اگر اقدامات سیاسی مسالمت آمیز و غیر مسلحانه شخص یا اشخاصی از قبیل انتقاد و مخالفت با حاکمیت از دیدگاه حاکم شرع، نامطلوب و مخل امنیت ملی تشخیص داده شود، آیا چنین افراد یا تشکیلاتی محارب و مفسد محسوب میشوند؟