توهین، افساد و مانند آن، لازم است در دعاوی مربوط به این مسائل - که میان حاکمیت و افراد در تشخیص مصادیق اختلاف است - یک هیأت متشکل از افراد امین، صاحب نظر، خبره و کارشناس، بی طرف و منتخب مردم نظر دهند و محاکم در موارد مربوطه نظر این هیأت را ملاک قضاوت خود قرار دهند، تا هم حق افراد در معرض تضییع واقع نشود و هم حقوق جامعه مورد توجه قرار گیرد.
و به طور کلی باید توجه داشت فکر و اندیشه ای را که غلط و باطل انگاشته میشود باید با فکر و اندیشه صحیح و با منطق قوی و استدلال محکم پاسخ داد، نه با کیفر دادن یا محدود ساختن صاحب آن اندیشه. تجربه ثابت کرده است که برخورد کیفری با مقوله فرهنگ و اندیشه اثر معکوس دارد. راه پیامبران الهی و سیره معصومین (ع) نیز در مقابل اندیشه های الحادی جز بیان و استدلال و موعظه و جدال به بهترین شیوه و متد نبوده است؛ در قرآن کریم میخوانیم:
1 - (ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن) (سوره نحل، آیه 125)
2 - (انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) (سوره دهر، آیه 3)
3 - (فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر) (سوره کهف، آیه 29)
4 - (فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه) (سوره زمر، آیات 17 و 18)
5 - (فذکر انما أنت مذکر، لست علیهم بمصیطر) (سوره غاشیه، آیات 21 و 22)
6 - (لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی ) (سوره بقره، آیه 256)
7 - (قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یا شعیب و الذین امنوا معک من قریتنا او لتعودن فی ملتنا قال اولو کنا کارهین) (سوره اعراف، آیه 88)
8 - (و لو شاء ربک لامن من فی الارض کلهم جمیعا افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین) (سوره یونس، آیه 99)
این آیات دلالت دارد بر اینکه به طور کلی مقوله ایمان که مبتنی بر مقوله فکری و فرهنگی است اکراه پذیر نخواهد بود.
علاوه بر این شیوه امامان معصوم ما هرگز برخورد قهرآمیز در مقوله های علمی و فرهنگی نبوده است؛ امام صادق (ع) با ملحدان و منکران خدا و پیامبر به گفتگو