صفحه ۴۶۱

و ثانیا: مورد حدیث نصاب و کفار در دار تقیه می‎باشد، و هرچند حکم مستثنی منه در مسلمین به طریق اولویت جاری است ولی محتمل است حکم مستثنی مربوط به خصوص نصاب و کفار باشد و در مفسدین از مسلمین جاری نباشد.

[ محاربه و افسادفی الارض شامل حوزه فرهنگ و اندیشه نمی شود]

پرسش 3: آیا حد شرعی "محاربه و افساد" حوزه فرهنگی را نیز شامل می‎شود؟ یعنی اگر نوشته ها و گفته های کسی به تشخیص حاکم شرع باعث اختلال در مباحث علمی، فرهنگی، دینی و اخلاقی قلمداد شود، آیا نویسنده یا گوینده محارب و مفسد محسوب می‎شود؟ چرا؟

جواب: حوزه فرهنگی دارای ویژگی های خاصی است که نباید از آنها غفلت شود. در این زمینه به دو نکته اشاره می‎شود:

1 - اصل فکر و اندیشه و آنچه از تضارب یا اجتماع دو اندیشه به وجود می‎آید به هیچ وجه در اختیار انسان نیست؛ هرچند ممکن است برخی از مقدمات آن اختیاری باشد. اندیشه ها در بستر ذهن با عبور از مراحلی کاملا پیچیده و به دور از عامل خارجی مخصوص، و یا حتی بسا بدون اراده و توجه و قصد صاحب اندیشه پدید می‎آیند. صرف اندیشه و فکر از نظر عقلی و اصول مورد قبول عقلا و نیز ادیان الهی هیچ گاه قابل مؤاخذه و کیفر نیست؛ در هیچ محکمه عقلایی کسی را به خاطر داشتن اندیشه ای خاص - در هر موضوع که باشد - محاکمه نمی کنند. محاکم تفتیش عقاید از تجربیات تلخ و نقطه تاریکی از زندگی بشر بوده است که امروزه با شرمساری و خجالت از آنها یاد می‎شود.

و معنای مکلف بودن افراد به اصول دین که اموری فکری و اعتقادی می‎باشند این نیست که تصور اندیشه خاصی را در بستر ذهن خود بیافریند، بلکه به معنای تلاش در ایجاد مقدمات اعتقاد ذهنی و باور قلبی و لزوم ایمان به آنهاست. و جایگاه ایمان هرچند روح و قلب انسان است اما از نظر قبول آثار و تبعات عملی و اخلاقی آن، مورد توجه ادیان قرار گرفته است. در حقیقت ایمان به معنای التزام و پایبندی عملی به اصولی است که در اثر تدبر و تفکر به صورت اندیشه و باور در روح و ذهن انسان به وجود آمده است.

ناوبری کتاب