حضرت لوط(ع) : (قال رب انصرنی علی القوم المفسدین)، آیه 183 سوره شعراء به نقل از حضرت شعیب (ع) : (و لاتبخسوا الناس اشیائهم و لاتعثوا فی الارض مفسدین)؛ و نیز آیات مربوط به قارون در سوره قصص آیه 77، و فرعون در سوره یونس آیه 91 ، و ساحرین در سوره یونس آیه 81، و حیف و میل کنندگان اموال ایتام در سوره بقره آیه 220.
واضح و روشن است که در موارد آیات مذکوره موضوع به کاربردن سلاح و یا اخافة الناس مطرح نبوده است. کلمه "فساد" در برابر صلاح و سلامت است، و ظاهرا مقصود از "افساد فی الارض" انجام هر عملی است که مسیر عادی و سلامت امنیتی یا اخلاقی یا اقتصادی جامعه را برهم زند و موجب تباهی در نظام آن گردد.
هرچند ایجاد هر فسادی گناه و جرم است و طبعا استحقاق حد یا تعزیر یا توبیخی را شرعا در پی دارد، ولی کلمه "یسعون" و قید "فی الارض" حکایت از افساد خاصی میکنند که ضرر آن تنها متوجه شخص گناهکار نیست بلکه سلامت عادی یک مجتمع انسانی را برهم میزند؛ ماده "سعی" دلالت میکند بر تلاش و دویدن برای افساد، و هیأت فعل مضارع دلالت دارد بر اصرار و تداوم؛ و هیچ گاه برای حکایت از انجام یک گناه معمولی چنین تعبیری معمول نیست بلکه غلط است.
در این زمینه که آیا نسبت بین دو عنوان "محاربه و افساد فی الارض" تباین است یا عموم و خصوص مطلق یا من وجه، و آیا هر یک از دو عنوان فوق به تنهایی موضوع مستقل برای احکام مذکوره در آیه محاربه است و یا اینکه هر دو عنوان با هم موضوع واحدی میباشند و هر کدام جزء موضوع است، احتمالات و اقوالی مطرح است.
ممکن است گفته شود: چون موصول "الذین" در جمله (و یسعون فی الارض فسادا) تکرار نشده است پس ظاهر آیه این است که این جمله قید جمله (یحاربون الله و رسوله) میباشد. بنابراین هر دو عنوان با هم موضوع واحدی میباشند برای احکام مذکوره، و هرکدام جزء موضوع میباشد، و در نتیجه احکام برای مطلق محارب نیست بلکه برای محارب مفسد است.
ولی ممکن است بگوییم: موضوع احکام مذکوره در آیه شریفه "سعی در افساد فی الارض" است.