رهبران با وضع قانون و مجازات اثر معکوس دارد. باید کاری کرد که ایمان و علاقه مردم تقویت گردد. شیوه مولا امیرالمؤمنین (ع) چنین بود که در برابر اهانت کنندگان با سعه صدر و عفو و گذشت برخورد میکردند؛ با اینکه اهانت به آن بزرگوار چه بسا اهانت به اصل اسلام تلقی میشد.
در اخبار مستفیضه ای وارد شده است: "ان الله تبارک و تعالی یقول: من اهان لی ولیا فقد ارصد لمحاربتی و أنا اسرع شئ الی نصرة اولیائی" (کافی، ج 2، ص 351) (خدای تبارک و تعالی میگوید: هرکس به یکی از اولیای من اهانت نماید همانا خود را آماده محاربه با من نموده است، و من در یاری اولیای خود از هر چیزی شتابانتر میباشم).
جواب 2: اگر عصبانیت و فشار روحی به گونه ای باشد که عرفا از انسان سلب اختیار کرده باشد مجازات جایز نیست و در صورت شک "الحدود تدراء بالشبهات".
و اصولا برای رفع مفاسد باید ریشه ها و علت ها را کشف و جبران نمود؛ برخورد با معلولها کار عبث و غیرمعقولی است.
جواب 3: هر رفتار و گفتاری که جنبه تحقیر و مسخره داشته باشد اهانت است، و در این جهت فرقی بین رهبران و دیگران نیست، اهانت به هیچ انسانی - چه رسد به مسلمان - جایز نیست، ولی تذکردادن و انتقاد اهانت نیست.
ماده 698 قانون مجازات اسلامی: هرکس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکوائیه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت رأسا یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحا یا تلویحا نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحا ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه، علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا هفتاد و چهار ضربه محکوم شود.