همان گونه که قبلا اشاره شد مشروعیت و مقبولیت حاکمیت دینی در زمان غیبت معصومین (ع) جز از راه انتخاب و پذیرش مردم محقق نمی شود، البته با لحاظ ویژگی های شرعی و عقلی در افراد منتخب. مردم حق دارند شیوه تمرکز یا تفکیک قوا را - برحسب مقتضیات و شرایط متغیر زمان و مکان - انتخاب نمایند.
بلکه با پیچیدگی و گستردگی مسائل حکومتی و سیاسی در زمان ما، برای نیل به قسط و عدالت و حفظ همه حقوق که هدف اصلی تشکیل حکومت میباشد، ظاهرا راهی جز تفکیک قوای سه گانه وجود ندارد؛ زیرا تمرکز قدرت در شرایط پیچیده کنونی در دست یک فرد غیر معصوم و جایزالخطا آن هم به صورت غیر موقت و غیرمسؤول از ناحیه مردم از نظر عقل و شرع مردود است و نمی توان چنین نظریه ای را به شرع مبین و شارع حکیم نسبت داد.
[ موقعیت تفکر جدایی دین از حکومت در شرایط ایران ]
پرسش 8 - مفهوم "لائیستیه" که فرانسه بدان سخت پایبند است به نظر شما در کشور ایران قابل اجراست ؟ برای جواب به این پرسش اطلاع از این امر مفید است که در آغاز قرن، لائیستیه (جدایی کلیسا یا روحانیت از دولت) آزادکردن انسان از خدا و دین بود؛ یک قرن بعد، امروز تحول کار به اینجا رسیده است که جامعه، دولت مظهر اقتدار نمی خواهد، دولت حافظ حقوق انسان میخواهد. برای داشتن این دولت، دین در جامعه نقش اول را پیدا کرده است؛ تعلیم ارزشها، تبلیغ حقوق انسان و مدافع جامعه در برابر قدرتها (دولت و ماوراء ملی ها...).
جواب: ظاهرا مقصود شما از "لائیستیه" همان "سکولاریسم" یعنی جدایی دین از حکومت است. در این رابطه باید گفت: سکولاریسم نتیجه طبیعی شکست حکومت دینی در یک جامعه میباشد. تجربه تاریخی حکومت دینی کلیساها در اروپا همین امر را ثابت کرده است. هرچند واکنش دیگر آن تبدیل حکومت به حکومتی لائیک و ضد دین است که صورتی شدیدتر نسبت به سکولاریسم دارد، و در ترکیه امروز پس از حکومت عثمانی دیروز در حال تجربه است. هرگاه دین و ارزشهای آن ابزار سیاست و حکومت گردد و از دین برای مقاصد سیاسی یا سرکوب افراد و نیروها استفاده شود واکنش طبیعی آن جز سکولاریسم یا لائیک نخواهد بود. در کشور ما نیز