در جرگه روحانیون قرار دارند - به مصلحت نبود روحانیون مدارس علمی را رها کنند و متصدی نهادهای حاکمیت شوند. و از همین جهت و نیز به خاطر عملکرد نامطلوب و به دور از انتظار برخی از روحانیون متصدی مشاغل حکومتی تاکنون ضایعات فراوانی بر چهره روحانیت و قداست آن وارد شده است. مرحوم آیت الله خمینی نیز در آغاز پیروزی انقلاب نظرشان این بود که پس از تثبیت نظام، روحانیون به امور علمی و دینی بپردازند و بر امور کشور فقط نظارت داشته باشند و در موارد لازم تذکر بدهند، لیکن عوامل و شرایطی - که فعلا درصدد بیان آنها نیستم - موجب گردید روحانیون در مصادر امور قرار گیرند.
پرسش 5 - شما خود نیز در اول نظریه پرداز ولایت فقیه بودید، بر چه مبنایی به این موضوع گرویدید؟ آیا از آن دور شده اید؟ اگر آری چرا؟
جواب: ولایت فقیه آن گونه که اینجانب در بحثهای علمی خویش در کتاب "دراسات فی ولایة الفقیه" سالهای گذشته به آن پرداخته ام مبتنی بر انتخاب فقیه عادل مدیر مدبر و آگاه به زمان توسط مردم و با بیعت آنان میباشد و باید در برابر آنان پاسخگو باشد و حق تکروی ندارد. به حکم عقل، حاکم منتخب باید دارای ویژگی هایی باشد، و شرع نیز آنها را تأیید کرده است؛ اینجانب در کتاب نامبرده هشت شرط برای حاکم منتخب ذکر کرده ام.
به حکم عقل، عالم بر جاهل مقدم است، عادل بر فاسق مقدم است، توانا بر عاجز مقدم است، مدبر و شجاع بر بی تدبیر و ترسو مقدم است، و اگر بنا باشد کشور براساس موازین اسلامی اداره شود طبعا فقیهی که متخصص احکام اسلامی است باید در حاکمیت نقش داشته باشد.
اصل این امور قابل تردید نیست، ولی در تصویب اصول قانون اساسی و در مقام اجرا افراط و تفریطهایی پدید آمده است که باید اصلاح گردد. در این رابطه میتوانید به پاسخ و پرسش اول مراجعه فرمایید. همچنین به نوشته های اخیر اینجانب که به نام دیدگاهها منتشر شده و در سایت اینجانب موجود است.
تفسیر غلط از یک نظریه و طرح مطابق عقل و شرع و بد پیاده کردن و سوءاستفاده از آن دلیل بر بطلان اصل طرح نیست.