محاربه - که از ریشه حرب است - میباشد. طبق این معنا هرگونه ارعاب و ترساندنی که از ناحیه فرد یا افراد مسلح، و یا از طرف حکومتها با اتکا به نیروی نظامی آنها در جهت اخلال امنیت عمومی و ارعاب آنان انجام شود و برای افساد و برهم زدن آرامش و تعادل روحی مردم و سلب آزادی آنان باشد، مصداق محاربه خواهد بود.
اما عنوان "بغی" مهمترین مدرک معتبر آن آیه 9 از سوره حجرات است: (و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فأصلحوا بینهما فان بغت احدیهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفیئ الی أمر الله).
نکاتی در این آیه قابل توجه است که عبارتند از:
1 - "بغی" در لغت به معنای تلاش و طلب تواءم با تجاوز از حد اعتدال و میانه روی است. و در کتب فقهی به معنای خروج بر امام معصوم یا امام عادل تفسیر شده است. ظاهرا در ذات معنای "خروج" استفاده از سلاح نهفته است، پس به هرتجاوز از اعتدال هرچند بدون سلاح باشد خروج صادق نیست.
2 - شهید اول در متن لمعه "بغی" را در خروج بر امام معصوم منحصر نموده است، و محقق و صاحب جواهر آن را به خروج از اطاعت امام عادل تفسیر نموده اند (جواهرالکلام، ج 21، ص 324) ولی از ظاهر آیه شریفه و اطلاق آن چهار مورد استفاده میشود که ظاهرا بغی همه آنها را شامل میگردد:
الف - تجاوز مسلحانه یک طایفه از مؤمنین بر طایفه دیگر
ب - تجاوز مسلحانه طایفه ای از مؤمنین بر حاکمیت حق
ج - تجاوز مسلحانه حاکمیت بر طایفه ای از مؤمنین د - تجاوز مسلحانه دولتی مسلمان بر دولت مسلمان دیگر.
بحث استدلالی این موضوع در این نامه مختصر نمی گنجد.
3 - در معنای واژه "بغی" عصیان و سرکشی از حق و طلب باطل نهفته است. طبق این معنا بغی در موردی صادق است که حق و باطل روشن و شفاف بوده و فرد یا گروهی از روی علم و عمد حق را نادیده گرفته و با زور سلاح بر اهل حق تجاوز نمایند. بنابراین اگر طرفین نزاع در فهم حق و تشخیص آن اختلاف دارند، بعید است مصداق بغی و عنوان "باغی" صدق کند.