مأمورین دادگاه ویژه پس از بازداشت فرزندم "سعید" نسخه های موجود آن را در ضمن سایر اشیاء به غارت بردند و طبعا ناچار شدم بگویم آن را نیز در سایت اینجانب در اینترنت بگذارند. آقایان غافل از اینکه در جهان ارتباطات پیشرفته امروز این قبیل فشارها و سانسورها نتیجه معکوس دارد. متأسفانه در عصر ارتباطات جهانی آقایان میخواهند به سبک و روش پانصد سال پیش حکومت کنند.
اما در مورد ادعای اینکه اینجانب با نشر خاطرات میخواستم - خدای ناکرده - از مرحوم امام انتقام بگیرم:
اولا: روحیات و عملکرد من در گذشته و حال بهترین گواه است که من هیچ گاه به دنبال ریاست و مقام نبوده ام، وگرنه میتوانستم با مداهنه و سازش کاری و مصلحت سنجی شخصی و برخوردهای دیپلماسی و چندپهلو با مسائل و مشکلات انقلاب برخورد نمایم و در برابر تندرویها و خلافکاریهای مشهود سکوت نمایم و کسی را از خود نرنجانم تا مقام و موقعیت خویش را حفظ نمایم - هرچند برخی از مسؤولین همین امر را به من توصیه میکردند - من در طلب چیزی نبوده ام که اکنون با فقدان آن ناراحت باشم و خدای ناکرده در فکر انتقام برآیم. انتقام کار افراد جاه طلب و طالب مقام است.
ثانیا: بسیار ساده انگاری است که اتفاقات و حوادثی را که به وقوع پیوست طبیعی و عادی پنداریم و دست های پشت پرده و جریانات مرموز را بی تأثیر در این حرکات بدانیم، من همان زمان این نکته را در برخی نامه هایم به مرحوم امام نوشتم و یادآور شدم که آنچه را حضرتعالی معتقد بودید با آنچه به نام شما جریان دارد و عمل میشود تفاوت زیادی دارد. شناختی که من از معظم له داشتم نیز همین نظر را تأیید میکند، ایشان هرگز به مظالمی که به نام ایشان انجام شد راضی نبودند. وضع مزاجی و کسالت شدید ایشان زمینه را فراهم نمود تا کارهای زیادی به نام ایشان انجام شود، و یا گزارشهایی برخلاف واقع به ایشان بدهند و سپس مقاصد خویش را تعقیب نمایند؛ مانند:
1 - گزارش پیروزیها و پیشرفتهای غیر واقعی و حتی گزارش تعداد اندک شهدا در جبهه ها که زمینه ادامه جنگ شد، نمونه ای از این حرکات بود؛ که سرانجام پس از آن