و هیچ گاه عقل و شرع اجازه نمی دهند که اظهارنظر و تصمیم گیری در مسائل پیچیده اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و روابط بین الملل جهان امروز به فردی که تنها تخصص فقهی دارد واگذار شود. و به فرموده مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ محمدحسین اصفهانی (اعلی الله مقامه) در حاشیه مکاسب (ص 214): "این قبیل امور باید به کسانی که در این امور بصیرت دارند ارجاع شود، و فقیه به عنوان فقیه در استنباط احکام خدا اهل نظر است نه در اموری که مربوط به نظم بلاد و حفظ سرحدات و دفاع و جهاد میباشد، پس وجهی نیست برای ارجاع این امور به فقیه". البته تفصیل مسأله در نامه نمی گنجد و میتوان به نوشته های مفصل اینجانب در این رابطه و از جمله به کتابچه "حکومت مردمی و قانون اساسی" - که در سایت اینجانب موجود است - مراجعه نمود.
[ فقه دوره انزوا و عملکرد سوء حاکمان دو علت ناکامی تجربه حکومت دینی ]
س 22 - عده ای از متخصصین بر این باورند که ولایت فقیه در عمل نتوانسته است رسالت اصلی خویش را ایفا نماید و لذا از نظر فکری و تئوری هم ولایت فقیه زیر سؤال رفته است؛ حضرتعالی پیرامون این معادله چه میفرمایید؟
جواب: سر مطلب این است که اولا: فقهای شیعه در اثر انزوای سیاسی در طول قرنهای متمادی توفیق تبیین ابعاد حکومت دینی متناسب با زمان را پیدا نکردند، و جمهوری اسلامی اولین تجربه حکومت دینی به وسیله فقهای شیعه بود.
و ثانیا: آقایان به حدود تخصص خویش اکتفا نکردند و در همه مسائل پیچیده تخصصی خواستند دخالت نمایند.
و ثالثا: از مشورت با اهل نظر و تخصص نیز سر باز زدند و تحمل شنیدن تذکرات و راهنمایی های دیگران را نداشتند؛ و طبعا کارهای خلاف و زننده ای انجام شد؛ و چون به نام اسلام انجام شد و میشود، چهره پاک و منزه اسلام نیز بد معرفی شد.
س 23 - دیگر از کارشناسان معتقدند که ولایت فقیه و استبداد دو روی یک سکه اند و آن هم به دلیل تجربه منفی ولایت فقیه مطلق که در ایران حاکم است؛ آیا این اعتقاد را صحیح میدانید؟