ملاقاتها تذکر میدادم، و ضمنا ایشان نیز در اثر شناختی که از من داشتند وظایفی را بر عهده اینجانب قرار میدادند که در کتاب خاطرات به آنها اشاره شده است، و من به اندازه توان خویش در انجام آنها کوشش میکردم، البته گاهگاهی با کارشکنی ها و موانعی برخورد میکردم و از جمله:
1 - گاهی گزارشهایی از جریان امور به معظم له داده میشد که با واقع تطابق نداشت و بسا یک نفر به ایشان و به من گزارشهای متفاوتی میداد. و طبعا ایشان ذهنیتی دیگر از اوضاع کشور پیدا میکردند و تذکرات من بی اثر میشد.
2 - جریان بسیار مرموزی در برخی ارگانها و از جمله وزارت اطلاعات به وجود آمده بود که درصدد تفتین و بی اعتبارکردن تذکرات امثال اینجانب بود؛ و گفته ها و نوشته های خیرخواهانه من را به عنوان مقابله با ایشان و نظام وانمود میکردند؛ و کردند آنچه کردند.
[ عوامل مهارناپذیری دادگاههای انقلاب ]
ج 6 - اینجانب از همان آغاز که دادگاه انقلاب تشکیل شد و تعیین قضات از طرف معظم له به اینجانب و آیت الله مشکینی محول شد از نظر قاضی خوب در مضیقه بودیم و پس از انتخاب برخی افراد در حد توان بر کار دادگاهها نظارت میکردم و در آن شرایط که اصولا همه جا احساسات حاکم بود و جو خاص انقلاب زمینه بسیاری از تندرویها را ایجاد نموده بود تلاش میکردم با تنظیم شرح وظایف برای قضات و تشکیل کلاسهای توجیهی برای آنان و اعزام نمایندگان به زندانها با بسیاری از کارهای خلاف و تند برخورد کنم، ولی تصمیم گیرنده فقط من نبودم؛ و تندرویها و فعالیت های مسلحانه گروههای فرصت طلب متأسفانه زمینه ساز عکس العمل متقابل دادگاهها شده بود، در آن مقطع هم دادگاهها و هم گروهها تحت تأثیر عمل متقابل یکدیگر قرار گرفته بودند، و همین امر موجب ضایعات فراوانی برای کشور شد. و در این زمینه تنها کاری که من توانستم با اصرار زیاد و تلاش مستمر انجام دهم تشکیل دادگاه عالی در قم بود که بدین وسیله جلوی هزاران اعدام و مصادره بیجا گرفته شد. ولی همین امر موجب سعایت و تفتین علیه من شد، و گفتند که منافقین در بیت من نفوذ کرده اند.