صفحه ۳۵۷

مسؤولیت ها نوعا بر عهده رئیس جمهور و قوه مجریه گذاشته شده، ولی اهرمهای قدرت در اختیار رهبری قرار داده شده بدون اینکه پاسخگو باشد، و بر این اساس بسیاری از کارهای اساسی و مهم راکد می‎ماند و در این میان کسی پاسخگو نیست.

ج: دو گونه نگرش نسبت به مسائل کشور متصور است: از کلی به جزئیات و از جزئیات به کلی.

نگرش مرحوم آیت الله خمینی به مسائل کشور نوعا یک نگرش کلی بود و به جزئیات کمتر توجه داشتند در صورتی که لازم است از حوادث و قضایای جزئی که مردم با آنها سر و کار دارند به قضاوتهای کلی برسیم؛ ایشان در رأس هرم قرار گرفته بودند و در اثر حسن ظن و اعتمادی که به مسؤولین امور داشتند کمتر به مسائل جزئی و نارضایتی های مردمی توجه داشتند. ولی اینجانب در اثر تماسهای مداوم با طبقات مختلف جامعه و از چندین کانال از خواسته ها و نارضایتی ها مطلع می‎شدم و از جزئیات به کلیاتی می‎رسیدم و موضع گیریهایی که از اینجانب در سخنرانی ها و نامه های من به ایشان منعکس می‎شد ناشی از این گونه نگرش بود. و هیچ گاه قصد مخالفت با ایشان نداشتم بلکه هدفم اصلاح امور کشور و حفظ حرمت ایشان بود.

د: با اینکه مسؤولین و متصدیان امور همه با یکدیگر آشنا و دوست بودند ولی پس از اینکه به قدرت رسیدند بسیاری از آنان گرفتار یک گونه انحصارطلبی شدند و بر این اساس بسیاری از نیروهای مفید و فعال کشور دفع شدند و صفا و صمیمیت گذشته فراموش شد، و من به سهم خود بارها به خطر کودتای خزنده هشدار می‎دادم. و آنچه در این سالها از قدرت طلبی و انحصارگرایی یک جناح خاص مشاهده می‎گردد ادامه همان سیاست گذشته است.

در گذشته بسا انحصارطلبی های جناحهای مختلف توسط مرحوم آیت الله خمینی تعدیل می‎شد ولی اکنون رهبری با یک جناح خاص همفکر و هماهنگ می‎باشد، و در همین رابطه است که به جای استقرار نظام عدالت و قسط، نظام خودی و غیرخودی شکل می‎گیرد و بی گناهانی به زندان می‎افتند، و یا کشته می‎شوند؛ و در مقابل، متجاوزین به حقوق مردم بدون هیچ دغدغه ای به کار خود ادامه می‎دهند و تشویق هم می‎شوند.

ناوبری کتاب