[ جمهوری بدون دین و نقش عملکرد حاکمیت در ایجاد گرایش به آن ]
پس از سلام و تحیت، اولا از تأخیر جواب در اثر وجود گرفتاریها و مشکلات عذر میخواهم.
و ثانیا: پاسخ پرسشهای 1 و 2:
با مراجعه به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) و ائمه معصومین (ع) به دست میآید که دستورات دین مقدس اسلام منحصر در مسائل عبادی و اخلاقی نیست بلکه در رابطه با مسائل حکومتی و شرائط حاکم و مسائل سیاسی و اقتصادی و جزایی و به طور کلی در همه شؤون و نیازهای انسان، اسلام دستور و برنامه دارد. و چون اکثریت قاطع مردم ایران مسلمان میباشند و اسلام را پذیرفته اند پس طبعا طالب حاکمیت بر اساس موازین اسلامی میباشند. و متخصص و کارشناس مسائل اسلامی فقیه عادل مدیر و مدبر است، پس در حاکمیت به تصدی یا نظارت او نیاز داریم.
در قرآن کریم در سوره یونس میخوانیم: (افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لا یهدی الا ان یهدی فما لکم کیف تحکمون ؟!) آیا کسی که رهنمای حق است سزاوار پیروی است یا کسی که خود هدایت نمی شود مگر اینکه او را هدایت نمایند! شما چگونه حکم مینمایید؟! و باز در قرآن کریم میخوانیم: (هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون انما یتذکر اولوا الالباب) آیا دانایان و نادانان یکسانند؟! صاحبان عقل توجه دارند.
و در خطبه 173 نهج البلاغه میخوانیم: "ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامرالله فیه" سزاوارترین مردم به این امر - حاکمیت بر مسلمین - تواناترین و داناترین آنان به فرمان خداست در آن.
و بالاخره به حکم عقل و شرع دانا بر غیر دانا و توانا بر غیر توانا و عادل بر غیر عادل مقدم است.
البته در حکومت اسلامی حقوق همه طبقات جامعه و اقلیت ها نیز در نظر گرفته