دیگر نیاز دارد. اینک نکاتی را که در این نوشته مختصر میگنجد در قالب چند فصل یادآور میشوم، برای تفصیل باید به کتابهای مفصل مراجعه شود.
( فصل اول) ولایت فقیه انتخابی است یا انتصابی ؟
نوعا آقایان اصرار دارند که ولایت فقیه انتصابی است نه انتخابی، بدین گونه که ولی فقیه از طرف ائمه (ع) منصوب میباشد، چنانکه خود ائمه (ع) از طرف پیامبراکرم (ص) منصوب میباشند، و او هم از طرف خدا.
برای انتصاب فقیه به ولایت، به روایاتی استدلال شده که مهمترین آنها مقبوله عمربن حنظله است (کافی، ج 1، ص 67) که - به نظر اینجانب - دلالت روایات مذکور بر نصب فقها برای حکومت و ولایت محل اشکال است، و حتی مقبوله عمربن حنظله بر فرض اینکه مفاد آن نصب باشد - که آن هم محل اشکال است - بر بیش از منصب قضاوت دلالت ندارد، نظیر روایت ابی خدیجه؛ البته تفصیل این مطالب در این نوشته مختصر نمی گنجد.
شاید بهترین بیان برای موضوع انتصاب فقیه این است که: "حکومت و ولایت، سلطه بر مردم و تصرف در امور آنان میباشد؛ و آنچه قطعی و مسلم است حکومت و سلطه از آن خداست که خالق همه و مالک الرقاب همه میباشد؛ و به مقتضای اصل استقلال و آزادی انسان، غیر از خدا هیچ کس طبعا حق سلطه و فرمان نسبت به دیگری را ندارد، مگر اینکه خدا او را ولی و صاحب اختیار قرار داده باشد؛ و از طرف دیگر میدانیم که اداره شؤون اجتماعی و سیاسی مسلمین لازم است، و اداره آنها طبعا ملازم با حکم و فرمان میباشد. پس بر این اساس خدای متعال پیامبراکرم (ص) را ولی و صاحب اختیار مسلمین قرار داد و فرمود: (النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم) (احزاب، 6) و این مقام غیر از مقام رسالت است، و برحسب اعتقاد ما شیعه امامیه پیامبر(ص) - برای بعد از خود - امیرالمؤمنین (ع) را به ولایت نصب کردند، و به همین ترتیب سایر ائمه (ع) تا حضرت حجة بن الحسن العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعیین و منصوب شدند؛ و برای زمان غیبت آن حضرت چون تعطیل امور اجتماعی