مدیریت محترم بخش فارسی رادیو آزادی
پس از سلام و تحیت
راجع به پرسش شما در رابطه با حجة الاسلام آقای یوسفی اشکوری و متهم ساختن ایشان از ناحیه دادگاه ویژه به ارتداد، محاربه، افساد فی الارض و امثال اینها، معروض میدارم که این قبیل اتهامات نسبت به ایشان هر شنونده ای را به تعجب وامی دارد.
1 - در اینکه احکام اسلام دو بخش است: احکام قطعی دائم و احکام متغیر تابع تغییر مصالح و مفاسد و شرایط زمانی و مکانی، شکی نیست. از باب مثال نجاست خون جهنده حیوان حکم دائم است ولی حرمت خرید و فروش آن در اعصار گذشته مورد اتفاق فقها بوده، زیرا فایده آن منحصر به خوردن آن بوده و منفعت حلال نداشته است ولی در زمان ما که تزریق خون به بیماران مطرح است خرید و فروش آن برای تزریق و منافع دیگری اگر بر آن متصور باشد قطعا بی اشکال است؛ و به طور کلی اسلام دین عقل و منطق است و احکام آن تابع مصالح و مفاسد است و گزافی نیست، در نهایت فلسفه احکام عبادی اسلام نوعا برای ما مجهول است و پس از پذیرش اسلام باید تعبدا آنها را بپذیریم، ولی فلسفه مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نوعا برای اهل نظر واضح و روشن است و کمتر دارای مصالح غیبی محض میباشند؛ البته درک و تشخیص آنها کار هرکس نیست و نیاز به تخصص ویژه دارد.
2 - اینکه ایشان از علما و فقهای اسلامی راجع به مسائلی سؤال کرده اند که آیا قابل تغییر هستند یا نه، باید گفت که سؤال غیر از انکار ضروری دین است. ما اگر راه سؤال و پرسش را سد نماییم سؤالها در دلها به صورت عقده و شک باقی میماند، و با شک و تردید هیچ گاه ایمان و اعتقاد حاصل نمی شود؛ افراد بایستی مشکلات و سؤالات خود را بپرسند تا شک آنان برطرف شود. به علاوه انکار ضروری دین به تنهایی موجب کفر و ارتداد نیست، مگر اینکه طرف بداند که چیزی جزو دین است به گونه ای که انکار آن به انکار توحید و رسالت برگردد.
مرحوم آیت الله خمینی (ره) در کتاب طهارت خویش (ج 3، ص 328) میفرمایند: "اگر