حوزه ای که استقلال خود را از دست داده و از تعرض و سوءاستفاده های سیاسی بعضی جناحها مصونیت ندارد و در گوشه و کنار آن مراکزی درست شده همچون پادگانهای نظامی متشکل از تعدادی افراد ملبس به لباس روحانیت جهت حمله و تهاجم و تظاهرات و لعن و شعار و زنده باد و مرده باد گفتن، چگونه میخواهد و میتواند مسؤولیت صیانت از اسلام و آرمانها و جلوگیری از تخلفات و تعدیات قدرتمندان را انجام دهد؟!
فرضا اینجانب درسی را در حال حصر و یا - از باب فرض - رفع حصر شروع نمودم، هنگامی که فقاهت و تدریس این گونه فاقد ارزش معنوی و ملعبه سیاست بازان باشد که هر درسی را موافق میل و اهداف خویش نیافتند مورد تهاجم قرار دهند، شما عزیزان چه انتظاری خواهید داشت ؟! سابقا در کتابچه "حکومت مردمی و قانون اساسی،" یادآور شدم که در جهان امروز شوکت و عظمت هر کشور به فرهنگ و دانش آن کشور وابسته است، و مظهر فرهنگ کشور ما حوزه های علمیه و دانشگاهها و مطبوعات میباشند که متأسفانه حیثیت و کیان این سه پایگاه فرهنگی به وسیله همین گروههای فریب خورده مورد تجاوز قرار گرفته است. اگر دشمنان اسلام و روحانیت برای شکستن حریم حوزه های علمیه و قداست مرجعیت شیعه میلیاردها تومان خرج میکردند نمی توانستند این گونه که به دست خودیها انجام شد عمل نمایند.
در تاریخ شیعه همواره عظمت و حرمت حوزه های علمیه به استقلال آنها از قدرتهای ظاهری و عدم دخالتهای ناروا بود و بر این اساس میتوانست رسالت خویش را به انجام رساند و مورد احترام و پذیرش طبقات مختلف جامعه قرار میگرفت، حتی در زمان مرحوم امام (ره) که علاوه بر رهبری مقام مرجعیت را نیز دارا بودند، ایشان همواره امور حوزه را به مراجع حوزه ارجاع میدادند و بر استقلال حوزه ها تأکید داشتند ولی متأسفانه پس از رحلت ایشان به این شیوه عمل نشد.
اینجانب در گذشته ضمن نامه ای خطر دولتی شدن و سیاسی شدن حوزه مقدسه قم و قرار گرفتن آن تحت سلطه و سیطره ارگانهای خاص امنیتی و نظامی را به مرجع بزرگوار مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) یادآور شدم و آن فقید سعید اقداماتی