صفحه ۳۱

«2» "ولایت فقیه و قانون اساسی"

137747
( بسم الله الرحمن الرحیم)
الحمد لله رب العالمین، والصلوة والسلام علی خیر خلقه محمد و آله الطاهرین
و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین.

در جواب سؤالی که از ناحیه جمعی از اساتید دانشگاه - راجع به مشروعیت احزاب سیاسی - از اینجانب شده بود، در تاریخ 4 رجب 1418، 14 آبان 1376 مطالبی نوشتم، و در تاریخ 13 رجب 1418، 23 آبان 1376 در یک سخنرانی مطالبی را راجع به سابقه لفظ "شیعه" ذکر کردم، ضمنا به عنوان متمم بحث احزاب نکاتی را یادآور شدم، و به منظور دفع تضاد بین تشکیل احزاب سیاسی و مسأله ولایت فقیه به طور اجمال، نظارت ولی فقیه را بر همه شؤون مطرح کردم، و سپس چون می‎دیدم:

1 - روحانیت شیعه و حوزه های علمیه به سمت دولتی شدن و وابستگی می‎رفت و استقلال خود را از دست می‎داد.

2 - مرجعیت شیعه که همواره حافظ استقلال و عظمت شیعه بود پس از رحلت آیت الله اراکی - با رفتاری که در قم به نام جامعه مدرسین انجام شد و سپس دخالتهای مستمر نیروهای سپاه و اطلاعات در این رابطه - در معرض سقوط قرار گرفته بود.

3 - عملا وظیفه "النصیحة لائمة المسلمین" بتدریج به تملق و ثناگویی های اغراق آمیز تبدیل شده بود، و این امر برای نظام اسلامی و رهبری آن عاقبت خوبی نداشت.

4 - جو کشور جو تعارض بین قوه مجریه - که تازه انتخاب شده بود - و بین سایر قوای کشور شده، و قهرا دولت جدید در انجام وعده های خود به ملت ناموفق می‎ماند.

ناوبری کتاب