البته کشف مصالح و مفاسد متغیر و رعایت نسبت آنها در تزاحم با یکدیگر و با مصالح و مفاسد ثابت، مجال گسترده ای را میطلبد که در این چند صفحه نمی گنجد.
8 - استناد به واژه مصلحت لازم است در یک چهارچوب و اصول مشخصی باشد که اجمالا به آن اشاره شد؛ در غیر این صورت مصلحت گرایی محض - یعنی نوعی مصلحت گرایی که اساسا قائل به احکام و مصالح ثابت نمی باشد و همه را متغیر میپندارد - به آنجا میانجامد که مالک (رئیس مذهب مالکیه) میگوید: امام به جهت مصلحت میتواند یک سوم افراد جامعه را به خاطر دوسوم دیگر بکشد! (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 10، صفحه 246).
پرسش هشتم: آیا میتوان از دیدگاه استراتژیک وظایف و اختیارات مجمع تشخیص مصلحت را شکستن مطلقیت اصل 4 تلقی کرد، آن هم به این منظور که بعد از سال 68 راه برای تغییر سیستم و رابطه با سرمایه داری مدرن هموار شود؟
پاسخ: درباره مجمع تشخیص مصلحت اندکی پیش به تفصیل سخن گفتم؛ و مسأله سرمایه داری مدرن نیز از جمله موضوعات مصالح متغیر نظام و کشور است که باید توسط کارشناسان بصیر و زمان شناس و با ملاحظه منافع ملی در مورد آن تصمیم گرفته شود.
ان شاءالله موفق و مؤید باشید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.