امکان پذیر خواهد بود؛ با توجه به اینکه شورای نگهبان در اصل 4 وظیفه تطبیق قوانین با موازین اسلامی و در اصل 98 تفسیر قانون اساسی را به عهده دارد، آیا پیشنهاد بازنگری قاعدتا نباید به شورای نگهبان محول میشد؟
پاسخ: در یک ملاحظه نظری به نظر میرسد: از آنجا که تمام امور کشور زیر نظر قوای سه گانه انجام میشود مناسب آن است که لجنه ای متشکل از کارشناسان هر سه قوه که در تجربه و عمل مداوم به نارسایی ها و بن بست های قانونی پی برده اند نظرات و پیشنهادات خود را به اطلاع ریاست جمهوری که حافظ قانون اساسی باید باشد برسانند و او پیشنهاد بازنگری را به مجلس بدهد و بعد از تصویب آن، نخبگانی از سوی مردم جهت بازنگری انتخاب شوند.
و آنچه در بازنگری سال 68 برای تجدیدنظر در قانون اساسی پیش بینی شده است به هیچ وجه با اصول حکومت مردمی سازگار نیست و نقش مردم بسیار کمرنگ در نظر گرفته شده است، زیرا بر اساس اصل مذکور:
اولا: دستور بازنگری توسط رهبر داده میشود.
ثانیا: موارد بازنگری نیز توسط رهبری و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت - که منصوبان اویند - پیشنهاد میشود.
ثالثا: ترکیب اعضای بازنگری هم به گونه ای پیش بینی شده است که اکثریت قاطع آنان از کسانی تشکیل گردند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم منصوبان رهبری باشند!
[ تبیین مفهوم مصلحت ]
پرسش هفتم: مفهوم مصلحت به لحاظ ایدئولوژیک چگونه تبیین میشود؟ آیا به تعبیر مرحوم نائینی به اموری گفته میشود که نصی در رابطه با آن وجود ندارد؟ آیا به تعبیر مرحوم صدر مصلحت در حوزه منطقة الفراغ است ؟ آیا به تعبیر مرحوم امام خمینی نقش زمان و مکان در اجتهاد است یا...؟
پاسخ: درباره واژه مصلحت و جایگاه آن از لحاظ ایدئولوژیک نکات زیر قابل توجه است:
1 - از نگاه قائلان به حسن و قبح عقلی همه احکام شرع تابع مصالح و مفاسد