نزدیکتر باشد؛ و چون مربوط به مصالح متغیر جامعه است باید در مواردی که ضرورتها ناشی از زمان و مکان میباشد محدوده آنها معین شود.
[ طرحی برای کارآمدی و مشروعیت مجمع تشخیص مصلحت ]
منتها اعضای این مجمع باید اولا: همگی با انتخاب آزاد مردم تعیین شوند تا جنبه جمهوریت و مردمی بودن نظام رعایت شده باشد، و ثانیا: از نخبگانی انتخاب شوند که دارای شرایطی مثلا همچون سابقه دو دوره نمایندگی مجلس، یا تحصیلات عالی دانشگاهی یا حوزوی، و یا سابقه مدیریتهای اجرایی موفق باشند؛ معیارهای صلاحیت نیز باید کاملا شفاف و روشن توسط قانون مشخص شده و به وزارت کشور که اجرا کننده آن است ابلاغ شود؛ و شورای نگهبان در زمینه صلاحیتها هیچ گونه مسئولیتی نداشته باشد، زیرا خود این شورا یک طرف دعوا میباشد و تعیین صلاحیت کاندیداهای مجمعی که قرار است بین آن و مجلس داوری نماید توسط شورای نگهبان کار غیر عقلایی و چیزی شبیه به دور میباشد.
مجمع فوق هرچند با مجلس سنا - که در برخی از کشورها متداول است - شباهتهایی دارد و حتی میتواند به همین نام هم شکل گیرد ولی ماهیتا با آن متفاوت میباشد؛ زیرا:
اولا: اساس تشکیل مجلس سنا در کشورهای فدرالی به خاطر حل اختلاف میان ایالتهای بزرگ و کوچک آن کشورها بوده است که هم میخواستند نسبت جمعیت هریک از ایالات را مدنظر قرار دهند و هم شخصیت حقوقی و مستقل آنها را در نظر داشته باشند، و در کشورهای غیر فدرالی و تک بافت هم انگیزه نظری تشکیل این مجلس بیشتر به خاطر طبقه اشراف و نجبا بوده است تا آنان هم در حکومت مشارکت داشته باشند؛ ولی هیچ کدام از این علل و انگیزه ها در مورد مجمع فوق وجود ندارد.
ثانیا: در بسیاری از کشورها - به ویژه در اوایل - اعضای مجلس سنا به صورت غیرمردمی تعیین میشدند و مردم در این زمینه نقشی نداشتند، هرچند بعدها برخی از کشورها به سوی انتخابی شدن اعضای آن گام برداشتند؛ ولی در مجمع مورد پیشنهاد ما همه اعضای آن الزاما باید منتخب مردم و منبعث از آرای آنان باشند.