برای استعلاء و اشراف است، ایشان از مردم میخواستند بر کارهای ایشان اشراف داشته باشند و راهنمایی نمایند.
و حضرت امیرالمؤمنین (ع) در خطبه 216 نهج البلاغه میفرمایند: "رفتار شما با من به گونه تسامح و تساهل نباشد، مپندارید برای من شنیدن حق سنگین است، و انتظار ندارم مرا بزرگ شمارید؛ زیرا کسی که شنیدن حق و عدالت برای او سنگین باشد عمل به آن دو برای او سنگین تر است، پس از گفتار حق و راهنمایی به عدالت دست برندارید که من خود را بالاتر و ایمن از خطا نمی پندارم مگر اینکه خدا مرا کفایت نماید".
در تاریخ پیامبر و امیرالمؤمنین (ع) موردی یافت نمی شود که از این قبیل محاکمات سیاسی که امروز رایج شده و دگراندیشان را به دادگاه میکشند وجود داشته باشد. خوارج نهروان علنا با حضرت امیرالمؤمنین (ع) مخالفت میکردند ولی تا زمانی که دست به شمشیر نبردند و خون بی گناهی را نریختند حضرت آنان را تحمل میکردند و هیچ گاه حقوق آنان را نیز از بیت المال قطع نکردند.
و بالاخره شعار ملت ایران در آغاز انقلاب سه کلمه بود: "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی"؛ مقصود از آزادی، آزادی قشر خاص نبود بلکه آزادی همه ملت بود تا بتوانند نظریات خود را ابراز نمایند.
"جمهوری اسلامی" از مردمی بودن حکومت با رعایت موازین اسلامی حکایت میکند، زیرا اسلام نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بی تفاوت نیست بلکه دستور و برنامه دارد، ولی متأسفانه این شعارها در مرحله عمل فراموش شده است.
[ لزوم بازنگری قانون اساسی ]
سؤال 3 - اکثر مردم تغییرات اساسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی را ضروری میدانند، چنانچه جنابعالی نیز با این نظریه موافقید لطفا رئوس نظراتتان را درباره این تغییرات بیان فرمایید؟
جواب: همان گونه که اشاره شد متصدیان امور و خبرگان قانون اساسی تجربه کافی