با اختلاف نظر افراد و حتی علما و دانشمندان در مسائل دینی و سیاسی و اجتماعی، تفویض شناخت و تعیین همه افراد و نیروهای ارزنده و کارآمد کشور به چند نفر خاص - که تخصص آنان فقط شناخت احکام اسلامی، و وظیفه اصلی آنان نظارت بر قوانین مصوبه کشور از نظر عدم مخالفت با موازین اسلامی و قانون اساسی میباشد - بسا موجب تضییع حقوق بسیاری از افراد مخلص و ارزنده کشور میشود، و این گناهی است بسیار عظیم و مخالف با حکومت مردمی که در اصل 56 قانون اساسی و برخی اصول دیگر آن ذکر شده است. اینکه چند نفر خود را معیار اسلام و حق مطلق پندارند و همه طبقات جامعه موظف باشند عقل و درک خود را کنار گذاشته و تابع محض درک و برداشت آنان باشند حکم گزافی خواهد بود.
همه به یاد داریم که مرحوم امام خمینی مکررا میفرمودند: "میزان رأی ملت است و مردم صاحبان اصلی انقلاب میباشند". در صورتی که این روش شورای نگهبان در رد و طرد بسیاری از نیروهای ارزنده و مورد اعتماد مردم سبب یأس و بدبینی آنان نسبت به نظام اسلامی و شورای نگهبان و بی تفاوتی نسبت به انتخابات خواهد بود.
مردم نظارت استصوابی را نوعی اهانت به خویش میدانند و دریافتشان این است که شورای نگهبان خود را قیم مردم میپندارد، زیرا در تشخیص صلاحیت کاندیداها که حق مردم است دخالت میکند؛ و متهم نمودن جامعه به بی دینی یا بازی خوردن از دشمنان خارجی یا داخلی اتهامی است ناروا، زیرا مردم نوعا به مبانی دینی و موازین اسلامی اعتقاد دارند و مصالح جامعه و کشور را درک میکنند، و در نتیجه در حال آزادی اکثریت آنان به افراد صالح و کارشناس مسائل سیاسی و اقتصادی رأی خواهند داد هرچند از جناح من و شما نباشند. و اگر هم از باب فرض یکی دو نفر از افراد ناباب به مجلس راه یابند، چون پیوسته در اقلیت میباشند نمی توانند مشکلی ایجاد نمایند، و در ضمن موقعیت اجتماعی آنان مشخص میشود و طبعا از اعمال خود و مظلوم نمایی های خویش دست برمی دارند؛ و قانونی که پس از بحث و جدلهای گروههای موافق و مخالف به تصویب برسد یقینا پخته تر و مستحکم تر خواهد بود.
و اگر برخی زمامداران محترم به اینجا رسیده اند که خدای ناکرده اکثریت ملت به حق و دین پشت کرده اند و اگر آزاد باشند به افراد نااهل و بی دین رأی میدهند،