ناحیه آن حضرت کلام مفصلی وارد شده که قسمتی از آن چنین است: "لاتخالطونی بالمصانعة، و لا تظنوا بی استثقالا فی حق قیل لی، و لا التماس اعظام لنفسی، فانه من استثقل الحق ان یقال له او العدل ان یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه، فلا تکفوا عن مقالة بحق او مشورة بعدل، فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطئ و لا آمن ذلک من فعلی الاان یکفی الله" رفتار شما با من به گونه تسامح و سازش نباشد، مپندارید برای من شنیدن حق سنگین است، و انتظار ندارم مرا بزرگ شمارید، زیرا کسی که شنیدن حق و عدالت برای او سنگین باشد عمل به آن دو برای او سنگین تر است؛ پس از گفتار حق و راهنمایی به عدالت دست بر ندارید، که من خود را بالاتر و ایمن از خطا نمی پندارم مگر اینکه خدا مرا کفایت کند.
همان گونه که سابقا تذکر دادم: آنچه در باب قضا مهم است احقاق حقوق مردم و اجرای حدود الهی است نه رسیدگی به تخلفات جزئی یا اختلافات سیاسی و جناحی. شما در تاریخ پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) موردی را نمی یابید که از این قبیل محاکمات سیاسی که امروز رایج شده وجود داشته باشد. خوارج نهروان علنا با حضرت امیر(ع) مخالفت میکردند، و عبدالله بن کواء در حضور آن حضرت و حتی در نماز نسبت به حضرتش هتاکی میکرد، ولی تا زمانی که دست به شمشیر نبردند و خون بی گناهانی را نریختند حضرت آنان را تحمل میکردند، و هیچ گاه حقوق آنان را از بیت المال قطع نکردند. الگوی حکومت اسلامی باید روش و سیره پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) باشد نه روش رژیم سابق ایران یا حکومتهای مرتجع.
قضاوت توده مردم این است که برخوردهایی که اخیرا با مطبوعات و اهل قلم میشود با اینکه غالب آنان افرادی متدین و متعهد میباشند یک برخورد خطی و جناحی است، و از شکایت های علیه آنان معلوم میشود که جناحی است و به تحریک گروهی خاص انجام میشود، و در این میان به عده ای ظلم میشود. مردم به رادیو و تلویزیون دسترسی ندارند و مطبوعات نوعا خواسته های آنان را منعکس مینمایند ولی جناحی خاص این را نمی خواهند لذا جوسازی میکنند. تعطیل کردن روزنامه ها در حقیقت بستن دهان مردم است، و طبعا شب نامه ها را به دنبال دارد.