و تبلیغ سوء علیه اشخاص و تشکیل دادگاه با تشریفات پر سر و صدا برای هر تخلف کوچک بتدریج موجب جدایی ملت از حکومت و رودررویی آنان میگردد. بسیاری از تخلفات را باید نادیده گرفت و یا به تذکر دادن اکتفا نمود.
4 - از حضرت علی بن الحسین (ع) - در رساله حقوق - وارد شده: "و اما حق رعیتک بالسلطان فان تعلم انهم صاروا رعیتک لضعفهم و قوتک، فیجب ان تعدل فیهم و تکون لهم کالوالد الرحیم، و تغفر لهم جهلهم، و لاتعاجلهم بالعقوبة، و تشکر الله عزوجل علی ما آتاک من القوة علیهم" (خصال، ص 567) و اما حق رعیت تو برابر قدرتت پس این است که بدانی آنان رعیت تو شدند در اثر ضعف آنان و قدرت تو، پس لازم است بین آنان عادلانه عمل کنی و برای آنان همچون پدری مهربان باشی، و نادانی های آنان را ببخشی، و در عقوبت شتاب نکنی، و شکر کنی خدا را بر نیرویی که به تو داده است. البته حق الناس قابل گذشت نیست مگر اینکه صاحب حق گذشت نماید.
5 - در غررودررآمدی (شماره 5342) از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده: "رب ذنب مقدار العقوبة علیه اعلام المذنب به" بسا گناهی که مقدار عقوبت بر آن اعلام گناه است به گناهکار. همین که به طرف محرمانه بفهمانی که ما از کار تو مطلع شدیم برای عقوبت او کافی است.
اینها نمونه ای بود از آیات و روایات در رابطه با عفو و گذشت؛ ولی متأسفانه ما مدعیان پیروی علی (ع) در هر اتهامی تا آبروی طرف را نریزیم و بارها او را به بازجویی های کذایی و سپس به محاکمه و زندان نکشیم و از همه حقوق اجتماعی محروم نسازیم دست بردار نیستیم.
خوب است سیره و رفتار پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه الگوی ما باشد:
نقل شده که رسول خدا(ص) پس از فتح مکه خطاب به قریش فرمودند: "یا معشر قریش ماترون انی فاعل بکم ؟" قالوا: خیرا، اخ کریم و ابن اخ کریم، قال: "اذهبوا فانتم الطلقاء" فعفا عنهم. (کامل ابن اثیر، ج 2، ص 252) ای طایفه قریش فکر میکنید من درباره شما چه کنم ؟ گفتند: خوبی، تو برادر بزرگوار و فرزند برادر بزرگوار هستی، فرمودند: بروید همه آزادید؛ و از همه گذشت نمودند.