او باید پاسخگو باشد، و همان گونه که مجلس شورا بر اعمال دولت و قوه مجریه نظارت صریح و شفاف دارد آنان نیز تذکرات و نظرات خود را صریحا اعلام نمایند، زیرا جهان امروز جهان ابهام گویی و مخفی کاری نیست؛ خبرگان نمایندگان ملت میباشند و نماینده نباید فعالیتهای خود را در حوزه نمایندگی از موکل خود مخفی نماید.
راه دوم: اینکه به مجلس خبرگان نیاز نباشد، بلکه مراجع تقلیدی که متخصص در مسائل حکومتی و سیاسی میباشند و محل مراجعه مردم در این قبیل مسائل هستند از باب انجام وظیفه اسلامی از بین خودشان یک نفر یا چند نفر را که واجد شرایط میدانند برای رهبری سیاسی در نظر بگیرند، و از علمای معروف و معتبر شهرستانها و رجال سیاسی متعهد کشور نیز جمعی را دعوت نموده و با آنان مشورت نمایند، و پس از استقرار آرا بر یک نفر مشخص او را در معرض آرای عمومی قرار دهند، و در صورت تعدد افراد صالح، آنان را در معرض آرای ملت قرار دهند تا به وسیله آرای ملت، فرد مشخص یا یکی از افراد مستقیما برای مدتی معین انتخاب شود، و در عین حال تماس او با مراجع دیگر قطع نشود بلکه در مسائل مهم با آنان مشورت کند و آنان نیز بر اعمال او و نهادهای مربوط به او ناظر باشند و در موارد لازم تذکر دهند. نظارت بر اداره کشور اسلامی و کوشش برای اسلامیت نظام چیزی نیست که آقایان مراجع نسبت به آن احساس تکلیف نکنند، و در جهان متحول امروز کار جمعی و مشورت در مسائل مهم امری ضروری است؛ بلکه مسأله افتا و تقلید نیز اگر شورایی و فتواهای مهم از لجنه افتا صادر شود هم به احتیاط نزدیکتر است و هم بسیاری از اختلافات برطرف میشود.
و بالاخره رهبر منتخب به وسیله هر یک از دو راه لازم است تکروی نکند، بلکه همان گونه که رسول خدا(ص) به دستور خداوند متعال در کارهای مهم مشورت میکرد او هم پس از مشورت با متخصصین در موضوعات و احکام مورد ابتلاء تصمیم بگیرد و تذکرات دوستانه ملت را پذیرا باشد؛ زیرا اگر از ناحیه فردی که به نام اسلام انتخاب شده اشتباه و خطایی رخ دهد به حساب اسلام و دین گذاشته میشود. وظیفه مهم رهبر کشور - همان گونه که سابقا گفته شد - به مناسبت تخصص فقهی او، نظارت کامل بر روند اداره کشور از نظر مطابقت با موازین اسلامی است.