صفحه ۱۹۴

مشورت حق مهاجرین و انصار است، پس اگر آنان اجتماع کردند بر مردی و او را امام نامیدند موجب خوشنودی خدا خواهد بود؛ که ظاهرا منظور حضرت این بوده که بیعت همه مردم به طور مستقیم لازم نیست - و در آن زمان آسان هم نبود - پس اگر خواص از مهاجرین و انصار که در مدینه حضور دارند امام را تعیین نمودند او امام مسلمین خواهد بود.

در آن هنگام چنین به ذهن می‎رسید که مردم خودشان نمی توانند مستقیما فقیه عادل جامع الشرایط را تشخیص دهند، و این کار یک کار تخصصی است. بنابراین مردم علمایی را که نسبت به آنان شناخت دارند تعیین نمایند و آنان رهبر واجد شرایط را شناسایی و تعیین نمایند؛ ولی تجربه بیست ساله نشان داد که این طرح خیلی موفق نبوده و اکثر ملت که اساس و زیربنای حکومت می‎باشند با تردید و ابهام آن را تلقی می‎کنند، و اشکالاتی در ذهنها خلجان دارد:

اولا: چه بسا برای یک منطقه فقط یک نفر را آن هم از خارج آن منطقه معرفی می‎کنند و با وجود بسیاری از علما در آن منطقه مردم مجبورند به همان فرد رأی بدهند، و این امر در حقیقت انتصاب می‎باشد نه انتخاب.

و ثانیا: تعیین مرتبه علمی و دیگر صلاحیتهای کاندیداها به فقهای شورای نگهبان محول شده که خود آنان منصوب مقام رهبری می‎باشند، و در نتیجه رهبر با یک واسطه از ناحیه خود وی تعیین و ابقا می‎شود؛ و این دوری است باطل.

و ثالثا: با وجود همه مراجع و علما و اساتید آگاه در کشور چگونه تعیین رهبر بر عهده افراد خاصی گذاشته می‎شود که برخی از آنان از نظر علم و آگاهی و شناخت در درجه ای نازلتر قرار دارند؟!

و رابعا: چرا خبرگان فقط از یک قشر خاص تشکیل شود. در حالی که فقاهت یکی از شرایط رهبر می‎باشد و شرایط دیگری نیز در او معتبر است ؟!

با توجه به این اشکالات مردم با همه تبلیغاتی که انجام می‎شود کمتر در انتخابات خبرگان شرکت می‎کنند.

به علاوه من نمی خواهم نسبت به فردفرد آقایان که نوعا اهل فضل و کمال می‎باشند جسارت کنم، مقام هرکس به جای خود محفوظ، ولی به طور کلی دریافت

ناوبری کتاب