- برخلاف تبلیغات مغرضانه - به نظام اسلامی کشور علاقه مند است و به اندازه قدرت خویش درصدد دفاع از آن بوده و میباشد، و از تبلیغات سوئی که علیه اصل نظام و در نتیجه علیه اسلام عزیز میشود رنج میبرد. انسان جزو نظام عالم است، و عالم طبیعت عالم تحول و تکامل میباشد؛ و مجرد اظهارنظر در مسائل به امید کامل تر شدن، انسان را نه کافر میکند و نه ضد نظام. تجربیات این بیست ساله به ما میآموزد که این نظام از کجا آسیب دیده و طبعا باید درصدد رفع مشکلات آن باشیم.
در این فصل به چند نکته اشاره میکنم:
نکته اول: اصول مردمی قانون اساسی
در قانون اساسی اصول مربوط به جمهوریت نظام و حقوق ملت و آزادیهای مشروع آنان نسبتا خوب تنظیم شده، و جنبه های اسلامی و شرعی نیز در این اصول رعایت شده است، ولی در برخی از اصول سیاسی آن اشکالات و تضادهایی احساس میشود؛ هرچند در شرایط فعلی تغییر آنها مشکل است، و چه بسا اقدام به تغییر موجب سوءاستفاده فرصت طلبان گردد، و همان گونه که گفته اند: "الامور مرهونه بأوقاتها"؛ و بر این اساس باید قانون موجود محور عمل قرار گیرد و کشور با تفاهم مسؤولین و نیروها در مقام عمل اداره شود.
ولی لازم است فعلا نقاط ضعف بررسی شود تا ان شاءالله با تحقق زمینه و شرایط تغییر، نسبت به آنها تصمیم گرفته شود؛ و از هیأت پیگیری و نظارت بر قانون اساسی انتظار میرود در اثناء مطالعات خود در قانون نکته هایی را که در این رابطه به ذهنشان میآید یادداشت نموده تا در آینده مورد استفاده قرار گیرد.
نکته دوم: اصول سیاسی قانون اساسی
اکثریت قاطع مردم ایران مسلمانند و به پیاده شدن مقررات و احکام اسلامی در کشور علاقه مند میباشند، ولی در عین حال طالب آزادیهای مشروع خود نیز هستند.
خواسته ملت همواره در این شعار سه گانه متجلی بوده: "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" و بر این اساس اصولی از قانون اساسی که مربوط به استقلال