صفحه ۱۸۵

و آنان وزرا را تعیین می‎نمایند، و امور کشور به وسیله آنها اداره می‎شود. در صورتی که لازمه ولایت مطلقه - به تفسیر آقایان - نادیده گرفتن همه این نهادهاست؛ و این همه نیرو و بودجه کشور را صرف انتخاب نمایندگان مجلس و ریاست جمهوری نمودن لغو بلکه تبذیر می‎باشد، زیرا مطابق تفسیر آقایان خود رهبر در مسائل تصمیم می‎گیرد و برای اجرا به هرکس خواست محول می‎کند و محدودیتی برای او وجود ندارد.

و بالاخره قانون اساسی منحصر در اصل ولایت فقیه نیست بلکه مشتمل بر اصولی است که حکومت را مردمی نشان می‎دهد، و یک فصل آن نیز مبین حقوق ملت است. آقایان در تبلیغات خود پیوسته روی اصل ولایت فقیه و اطلاق آن تکیه می‎کنند، ولی این همه اصول متضمن حاکمیت مردم و حقوق آنان را نادیده می‎گیرند.

به این قانون اساسی با این اصول مردمی، حضرت امام و مراجع عظام و ملت ایران رأی دادند؛ و امام (ره) دائما بر جمهوریت نظام و انتخابات و مردمی بودن نظام تأکید داشتند؛ و با فرض قانونمند بودن کشور و داشتن نهادهای مختلف قانونی، ولی فقیه فراقانون نیست بلکه خود در متن قانون است و برای او وظایف و اختیارات خاصی مشخص شده است، و انتخاب او از ناحیه ملت بر اساس التزام او به قانون اساسی و قوانین مصوبه کشور می‎باشد. ما در اصل 107 از قانون اساسی می‎خوانیم: "رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است"؛ و در اصل 110 وظایف و اختیارات او مشخص شده است. نکته جالب توجه اینکه غالب موارد یاد شده در این اصل، در اصل 111 به عنوان وظایف رهبری یاد شده نه اختیارات، و در نتیجه او وظیفه دارد آنها را انجام دهد و حق تخلف ندارد.

نام "ولایت مطلقه" در قانون اساسی نخست نبود، و در بازنگری با اختلاف نظر اعضای شورای بازنگری اضافه شد، و در آن زمان حضرت امام به رحمت حق پیوسته بودند، و من اطلاع دارم که بسیاری به همین دلیل به قانون اساسی جدید رأی ندادند؛ و با اینکه می‎بینیم همه مسؤولین در همه سطوح به نام "قانون" شعار می‎دهند، و از طرف دیگر "ولایت مطلقه" با تفسیری که از آن ارائه می‎شود با سایر قوانین به ویژه با اصل 110 که به طور مشخص وظایف و اختیارات رهبری را معین می‎کند تضاد کامل

ناوبری کتاب