است بین حاکمیت رسول خدا(ص) و امام معصوم (ع) و بین حاکمیت فقها در عصر غیبت، بدین گونه که حاکمیت رسول خدا(ص) و امام معصوم (ع) - همچون رسالت و امامت آن بزرگواران - به نصب است ولی حاکمیت فقها به انتخاب میباشد، این مسأله موضوع یک بحث طلبگی است و مجال واسعی را میطلبد که در این جزوه نمی گنجد، البته محل بحث فعلا حکومت ظاهری است نه مقامات معنوی و ولایت تکوینی که ما برای پیامبر(ص) و ائمه معصومین (ع) قائلیم و آن بزرگواران را وسائط فیض الهی و ثمره عالیه نظام تکوین میدانیم و برحسب دو مقام شامخ رسالت و امامت کبری اطاعت آنان بر ما واجب و لازم است؛ و بالاخره در رابطه با حکومت ظاهری در اینجا مطالبی فهرست وار عرضه میگردد:
1 - مسأله مورد نظر این است که تحقق و خارجیت حاکمیت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) و همچنین فقیه در عصر غیبت به انتخاب مردم و پذیرش آنان وابسته بوده و میباشد.
تا زمانی که پیامبر(ص) در مکه بودند شرایط حکومت و فرمانروایی برای ایشان فراهم نشد ولی در اجتماعی که هفتاد و سه نفر از بزرگان مدینه در ایام حج در عقبه ثانیه با ایشان داشتند پس از قرائت آیاتی از قرآن کریم و دعوت به اسلام فرمودند: "من با شما بیعت میکنم تا همان گونه که از زنان و فرزندان خود دفاع میکنید از من نیز دفاع کنید"؛ پس "براء بن معرور" دست آن حضرت را گرفت و گفت: "قسم به خدایی که شما را به حق برانگیخت ما در برابر هرچه از خانواده خود دفاع میکنیم از شما نیز دفاع میکنیم، با ما بیعت کن ای رسول خدا که به خدا ما فرزندان جنگ و سلاح میباشیم". پس آنان با حضرت بیعت کردند و به درخواست حضرت از میان خود دوازده رئیس و نماینده معین نمودند تا بین پیامبر(ص) و آنان رابط و ناظر به رفتار آنان باشند. (سیره ابن هشام، ج 2، ص 85)
این بیعت زمینه حکومت مردمی آن حضرت را در مدینه فراهم ساخت، و در حقیقت یک قرارداد اجتماعی بین آن حضرت و مردم مدینه منعقد گردید. البته یک حکومت ساده خداپسند نه یک حکومت پر تشریفات کمرشکن از سنخ حکومتهای رایج آن زمان.