صفحه ۱۶۳

مداخلات رژیم در تعیین کاندیداها و فرمایشی شدن انتخابات بود که در حقیقت به صورت انتصابات در آمده بود، خبرگان برای اینکه در آینده از ناحیه مسؤولین چنین دخالتهایی انجام نگیرد این اصل را تصویب کردند. پس هدف آزادانتخابات و جلوگیری از دخالتهای بیجا بود نه دخالت در رد یا قبول کاندیداها، و انتخابات را در حقیقت دو مرحله ای نمودن.

در آغاز انقلاب انتخابات آزادانه انجام می‎شد و صحبت از نظارت استصوابی در بین نبود ولی پس از گذشت سالها زمزمه نظارت استصوابی شروع شد، و در سال 1374 در مجلس تصویب شد؛ که این امر برخلاف هدف و روح قانون اساسی انجام شده است.

هرچند در اصل 98 تفسیر قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده، ولی کلمه "تفسیر" - برحسب لغت - به معنای پرده برداری و کشف پوشیده است، درصورتی که در اصل 99 پوششی در بین نیست زیرا در متن قانون "نظارت بر انتخابات" است نه "نظارت بر کاندیداها"؛ و مقصود این بوده که انتخابات آزاد و سالم برگزار گردد و کسی در آرا و صندوقها و قرائت آرا دخالت و تقلب نکند؛ این عمل شورای نگهبان در حقیقت "تأویل باطل" است نه "تفسیر".

کشور متعلق به همه ملت است که نوعا در انقلاب شرکت داشتند و به سرنوشت کشور علاقه مندند، و همین اتحاد و همبستگی و همصدایی بود که لطف خدا را در پی داشت و انقلاب را به پیروزی رساند. ولی اینک - با کمال تأسف - یک روحیه انحصارطلبی در برخی پیدا شده که دیگران را غیر خودی و نامحرم به حساب می‎آورند و به بهانه های واهی و انگ زدنهای ناروا، و بسا به بهانه دفاع از اسلام حتی نیروهای ارزنده و خدمتگزار به اسلام و انقلاب را دفع می‎کنند، در صورتی که اسلام دین جذب است نه دین دفع؛ و اگر هم گاهی دم از وحدت می‎زنند ظاهرا منظورشان تسلیم شدن بی قید و شرط دیگران در برابر افکار و نظریات آنان است، نه همبستگی برادرانه و برابرانه و تحمل نظریات یکدیگر. و اگر این روحیه انحصارطلبی ادامه یابد طبعا انقلاب پشتوانه مردمی خویش را از دست داده و خدای ناکرده به شکست می‎انجامد.

ناوبری کتاب