و رابعا: چرا خبرگان فقط از یک قشر خاص یعنی روحانیین باشند در صورتی که در رهبر علاوه بر فقاهت شرایط دیگری نیز معتبر است.
با توجه به این اشکالات مردم با همه تبلیغاتی که انجام میشود کمتر در انتخابات خبرگان شرکت میکنند. لذا بجاست هنگام وجود زمینه برای تجدیدنظر در قانون اساسی در این نهاد نیز تجدیدنظر شود. و همان گونه که مراجع تقلید از ناحیه خود مردم - پس از تحقیق از اهل خبره و اطلاع - مستقیما انتخاب میشوند، ولی فقیه نیز از بین فقهای معروف واجد شرایط به انتخاب مستقیم ملت تعیین شود.
10 - آنچه به ولی فقیه به مناسبت تخصص او در فقه و مسائل اسلامی مستقیما ارتباط دارد نظارت بر روند اداره کشور از لحاظ مطابقت با موازین اسلامی، و تضمین اسلامیت قوانین مصوبه مجلس از طریق شورای نگهبان میباشد؛ ولی در اصل 110 از قانون اساسی اول شش مورد و در بازنگری یازده مورد از اختیارات و وظایف او شمرده شده، و در حقیقت همه نیروها و اهرمهای قدرت در اختیار او قرار داده شده است، و دولت که مسؤولیت اجرای قانون اساسی و اداره سیاست داخلی و خارجی کشور را بر عهده دارد به طور کلی خلع سلاح شده است؛ و این امر یکی از مشکلات مهم قانون اساسی است.
در این رابطه ضرورت دارد به نکته مهمی اشاره کنم، هرچند ممکن است برای برخی شنیدن آن تلخ باشد:
اینجانب خود رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی بودم و در همه مراحل حضور داشتم و متأسفانه باید بگویم هرچند خبرگان نوعا اهل فکر و فضل و صداقت بودند ولی اولا: سابقه و تجربه قانون گذاری را نداشتند، و ثانیا: انقلاب اسلامی تازه به پیروزی رسیده بود و هنوز طعم تلخ استبداد و قدرت ظالمانه حاکمان رژیم سابق فراموش نشده بود و همه از پدید آمدن یک قوه اجرایی مستبد همچون گذشته در وحشت بودند، و از طرف دیگر در اثر کثرت علاقه و ارادت به امام خمینی و توجه همه دلها به ایشان، از آن مرحوم در ذهنها یک چهره ملکوتی دائم و باقی نقش بسته بود، لذا نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی نوعا سعی داشتند از قدرت قوه مجریه حتی الامکان بکاهند و آن را به صورت یک نهاد کم خاصیت درآورند و در