آن گونه که با زمامداران ستمگر سخن میگویید با من سخن نگویید، آن گونه که در نزد حکام تند و بد زبان خود را جمع وجور میکنید با من عمل نکنید، و با تصنع با من رفتار ننمایید، و گمان نکنید نسبت به حقی که به من پیشنهاد میشود کندی نمایم و یا اینکه طالب بزرگ ساختن خویش باشم، زیرا کسی که شنیدن حق و عرضه داشتن عدالت بر او برایش سنگین باشد عمل به آنها برایش مشکل تر است، پس از گفتن سخن حق یا مشورت عدالت آمیز خودداری نکنید زیرا (به عنوان یک انسان) خویش را مافوق آنکه اشتباه کنم نمی دانم، و از آن در کارهایم ایمن نیستم، مگر اینکه خدایی که مالک من است مرا کفایت فرماید، زیرا من و شما بندگان و مملوک پروردگاری هستیم که غیر از او پروردگاری نیست، او چنان بر ما سلطه دارد که ما خود نداریم.
این سخن از امیرالمؤمنین (ع) است که ما ایشان را معصوم و کانون فضیلت میدانیم، پس حساب دیگران روشن است. هیچ گاه نباید از انتقاد نسبت به مقام مسؤول جلوگیری نمود، زیرا پذیرفتن مسؤولیت ملازم است با پاسخگویی نسبت به انتقادهای دوستانه. جمهوریت به معنای حکومت مردمی است، مسؤولین به انتخاب مردم تعیین میگردند و طبعا باید پاسخگو باشند.
[ حقوق افراد مستقل از تفاوت درجات ایمان آنهاست ]
9 - مردم در ایمان و تعهد نسبت به موازین اسلامی یکسان نیستند، و ظرفیت فکری افراد نیز بسیار تفاوت دارد، چنانکه اهل نظر نیز در برداشت از کتاب و سنت یکنواخت نیستند و کسی حق ندارد درک و برداشت خود را بر دیگران تحمیل نماید. البته بحث علمی خوب بلکه لازم است و چه بسا با بحث علمی آزاد و بی دغدغه اختلافها برطرف و یا اقلا نظرها به یکدیگر نزدیک گردند؛ ولی تحمیل عقیده بر دیگران نه تنها جایز نیست بلکه معقول هم نمی باشد، زیرا هیچ گاه به وسیله زور برای کسی عقیده حاصل نمی گردد. و هرکس برای تحصیل عقاید تلاش و کوشش نموده و در این راه کوتاهی نکرده باشد و طبعا به مسائلی اعتقاد پیدا کرده باشد نزد خدا معذور است هرچند در برخی از مسائل دچار اشتباه شده باشد، و حقوق اجتماعی او باید محفوظ باشد و هیچ کس حق ندارد چنین کسی را (به بهانه قبول نداشتن عقیده او)