[ انتقادپذیری حاکمان لازمه ثبات حکومت ]
8 - مسؤولین کشور لازم است انتقادپذیر باشند و به مردم اجازه دهند حرفشان را بزنند و خواسته های خود را مطرح نمایند؛ وگرنه خواسته های سرکوب شده اگر در دلها جمع شوند عقده خواهند شد، و عقده ها روزی اگر منفجر شوند همچون سیل بنیان کن اساس حکومت را متزلزل میکنند. در جهان امروز با رشد ملتها و پیشرفتهای علمی و ارتباطات وسیع جهانی نمی توان از راه اختناق و ارعاب و نامحرم دانستن ملت به حکومت ادامه داد. مسؤولین بالا لازم است جلوی تملقات و ثناگویی ها را بگیرند و افراد متملق را طرد نمایند و خودشان را در ردیف ملت قرار دهند و به آنان بها بدهند و با سعه صدر با انتقادات برخورد کنند و از انتقادات نرنجند، و نسبت به ملت خود از قوه قهریه استفاده نکنند، و بزرگترین ابزار آنان ملایمت و ملاطفت و مدارا باشد، و در مسائل داخلی حتی الامکان با گذشت و اغماض برخورد نمایند و سخنان مخالفین را تا به قیام و محاربه نرسیده تحمل نمایند.
یکی از شعارهای انقلاب شعار "آزادی" بود، مطبوعاتی را که خواسته های ملت را منعکس مینمایند تحت فشار قرار ندهند، ملت خویش را نامحرم نپندارند و حتی الامکان مسائل را با آنان در میان بگذارند، از اجتماعات آرام و سخنرانی های محترمانه جلوگیری نکنند. البته اهانت به مسؤولین و خدمتگزاران ملت شرعا جایز نیست ولی این امر به مسؤولین اختصاص ندارد، اهانت به هیچ مسلمانی بلکه هیچ انسانی جایز نیست؛ و لکن انتقاد صحیح و منعکس کردن خواسته های معقول و امر به معروف و نهی از منکر اهانت نیست بلکه وظیفه است.
در خطبه 216 نهج البلاغه از کلام امیرالمؤمنین (ع) میخوانیم: "فلاتکلمونی بما تکلم به الجبابرة، و لا تتحفظوا منی بما یتحفظ به عند اهل البادرة، و لاتخالطونی بالمصانعة، و لاتظنوا بی استثقالا فی حق قیل لی و لا التماس اعظام لنفسی، فانه من استثقل الحق ان یقال له او العدل ان یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه، فلاتکفوا عن مقالة بحق او مشورة بعدل، فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطئ و لا آمن ذلک من فعلی الاان یکفی الله من نفسی ما هو املک به منی، فانما انا و انتم عبید مملوکون لرب لارب غیره یملک منا ما لانملک من انفسنا".